×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

sirous baxblog

اطلاعاتی و آموزشی

× !-- start --- http://www.avazak.ir -- =text/java src=http://dl.avazak.ir/music/music/ a target=_blank title=قالب وبلاگ href=http://www.avazak.ir/قالب وبلاگ/abr /br a target=_blank title=گالری عکس href=http://www.gallery.avazak.ir/گالری عکس/abr a target=_blank title=کد آهنگ برای وبلاگ href=http://www.dl.avazak.ir/music/?item=669دریافت همین آهنگ/abr div align=centerobject type=application/x-shockwave-flash data=http://www.dl.avazak.ir/music/play.swf width=160 height=20 id=dewplayer name=dewplayer param name=wmode value=transparent /param name=movie value=http://www.dl.avazak.ir/music/play.swf / param name=flashvars value= mp3=http://www.dl.avazak.ir/music/669.mp3&autostart=1&autoreplay=1&showtime=1&randomplay=1 /object div style=display:noneh2a title=کد پخش اهنگ در وبلاگ href=http://avazak.irقالب وبلاگ/a/h2/div !-- end --- http://www.avazak.ir --
×

آدرس وبلاگ من

siroosgholami.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/naiman

آهنگسازان در راک و پاپ و جاز

 

 

 

آهنگساز (موسيقي راك و پاپ و جاز)


واروژ هاخبانديان (واروژان)

واروژ هاخبانديان در آذر ماه سال 1315 در تهران متولد شد. او بعد از گذراندن تحصيلات ابتدايي و مقدماتي وارد هنرستان موسيقي شد و پس از پايان دوره هنرستان عالي موسيقي، با بورسيه راديو و تلويزيون عازم آمريكا و فرانسه شد و در آنجا دوره تنظيم‌كنندگي موسيقي را به همراه صدابرداري حرفه‌اي، تكميل كرد و با موفقيت به پايان رساند. او بعد از پايان دوره، به كشور بازگشت و به مدت چهار سال به دليل تعهدي كه به راديو و تلويزيون داشت، در خوزستان به فعاليت پرداخت و بعد از پايان دوره تعهدش به تهران بازگشت و نام هنري واروژان را انتخاب كرد و فعاليت حرفه‌اش را در راديو و تلويزيون ملي و با تنظيم آهنگ براي اركستر آغاز كرد.
آهنگ‌هايي كه واروژان تنظيم آنها را برعهده داشته مي‌توان به <قصه‌دو ماهي>، <من و گنجشك‌هاي خونه>، <ياور هميشه مومن> ، <دست‌هاي تو>، <سقف>، <دو پنجره>، <نمي‌ياد>، <جاده>، <كوير>، <آدما>، <من و تو>، <كوه> و ... اشاره كرد. واروژان با اينكه از حس و تكنيك‌سرشاري براي آهنگسازي بهره‌مند بود، از ترانه‌هاي ماندگاري كه او آهنگسازي آنها را انجام داده مي‌توان به ترانه‌هايي مثل <پل>، <ماه پيشوني>، <خوابم يا بيدارم>، <باوركن>، <همسفر>، <بوي گندم>، <برادر جان>، <گهواره>، <فصل تازه>، <دريايي>، <شب شيشه‌اي>، <حرف>، <اجازه>، <پوست شير>، <كندو>، <بانوي من>، <زائر>، <هفته خاكستري>، <عاشقانه> اشاره كرد.او اولين كسي بود كه موسيقي پاپ نو را وارد سينما كرد. او در فيلم <حسن كچل> ساخته علي حاتمي فضايي متفاوت از موسيقي مرسوم آن زمان را به فيلم تزريق كرد. واروژان كار آهنگسازي 21 فيلم سينمايي را برعهده داشت و برنده جايزه سپاس (جايزه مخصوص بهترين آهنگساز فيلم) در سال 1351 شد.
وي در شهريور ماه سال 1356 ، در استوديو پاپ و در هنگام ضبط موسيقي فيلم <برفراز آسمان‌ها> دچار حمله قلبي شد و سكته كرد و چند روز بعد از آن در بيمارستان و در سن 41 سالگي بسيار غريبانه درگذشت. بسياري از افرادي كه تمامي نام و شهرت خود را مديون او بودند، حتي در مراسم خاكسپاري او حضور نداشتند.

 

حسين ناصحي
زندهياد حسين ناصحي( 1304- تهران)
از سال 1318 در هنرستان عالي موسيقي به تحصيل پرداخت . ساز تخصصي وي ترومبون بود و در تمام دوران تحصيل از بهترين شاگردان هنرستان محسوب ميشد. معلم ترومبون او در تهران يكي از استادان چك بنام اسلادك بود.
ناصحي در مدت كوتاهي چنان پيشرفتي در ساز تخصصي ترومبون حاصل كرد كه بلافاصله وارد اركستر راديو زير نظر آهنگساز برجسته ايراني پرويز محمود شد.در سال 1322 جزو دانشجوياني بود كه بنا به دعوت دولت تركيه براي ادامه تحصيل روانه آنكارا شد و در كنسرواتور آنكارا نيز از هنرجويان خوب رشته تخصصي كمپوزيسيون و آهنگسازي بود. وي تحصيلات آهنگسازي خود را زير نظر نجيل كاظم آكسس به پايان رساند و براي آشنايي با سازهاي بادي چوبي يكسال نيز در كلاس فاگوت كاركرد. وي در سال تحصيلي 28-1327 دوره عالي كمپوزيسيون را با موفقيت و درجه بالا به اتمام رساند. ناصحي آثار اوليه خود را براي درك تكنيك كمپوزيسيون به سبك استادان بزرگ گذشته باخ، سكريابين و گابريل فوره نوشت و به تدريج به مطالعه در موسيقي خاورزميني و بخصوص موسيقي ايراني پرداخت و كوشيد تا در آثارش شخصيت موسيقي شوق را بنماياند.
وي خود عقيده داشت كه در كوارتت زهي مي مينورش بدين منظور دست يافته ، گفتني است كوارتت مزبور هنگامي كه در تركيه اجرا شد مورد توجه پروفسور لودويك چاچكس از استادان آكادمي موسيقي وين فرا گرفت به حدي كه وي به سفارت ايران در تركيه مراجعه و درخواست كرد تا مصنف جوان اين كوارتت را براي مطالعات فني مدتي به وين اعزام دارند. مرحوم ناصحي بلافاصله پس از ورود به تهران در سال 1329 در هنرستان عالي موسيقي به تدريس هارموني، كنترپوآن و فوگ و آهنگسازي پرداخت. به طوري كه به جرأت مي توان گفت غالب آهنگسازان و موسيقيدانان بزرگ امروز شاگردان اين استاد بودهاند. از جمله آثار او ميتوان به پوتم شور (براي ويلنسل و پيانو) � كوارتت زهي در ميمينور � حرمان ( براي آواز و پيانو، كه به حسين سرشار تقديم شدهاست) � آواز بيگفتار ( براي اركستر) � گدا ( براي پيانو) � رقص در بارگاه شاه سمنگان ( براي آواز و اركستر) ملودرام رستم وسهراب و قطعاتي ديگر كه متأسفانه نت بسياري از آنها مفقود شده است اشاره كرد.
ناصحي با كمال تأسف عمر بسيار كوتاهي داشت و در ششم مهرماه سال 1356 در اوج باروري فكري ، زماني كه دستاندركار طرح و تصنيف آثار بزرگي بود. چشم از جهان فروبست.

 

غلامرضا مين باشيان
غلامرضا خان مين باشيان معروف به سالار معزز در سال 1240 در تهران متولد شد. تحصيلات موسيقي خود را در شعبه ي موسيقي دارالفنون انجام داد و پس از فراغت از تحصيل به تعليم در همانجا گمارده شد. سپس براي تكميل تحصيلات خود به روسيه سفر كرد ودر كنسرواتوار پطرزبورگ در كلاس ريمسكي كورساكوف از موسيقيدانان بزرگ روس به تحصيل پرداخت. پس از مراجعت به ايران در قزازقخانه كه تحت نظارت فرماندهان روس بود كاركرد و رياست دسته هاي موزيك آنجا را داشت. هنگام نهضت مشروطيت به خاطر علاقه و همكاري با مشروطه خواهان از دسته ي قزاق بيرون آمد و به فرانسه رفت. او پس از بازگشت از فرانسه با درجه‌ي سرتيپي به رياست كل دسته هاي موزيك نظام ايران محسوب شد و در سال 1300 اداره ي موزيك ارتش را تاسيس كرد. شعبه ي موزيك دارالفنون كه به نام �مدرسه ي موزيك� از سپاه تفكيك شده بود تا سال 1307 زيرنظر سالار معزز و فرزندش اداره مي شد. او علاوه بر موزيك نظام به موسيقي ايراني نيز وارد بود و از اولين كساني است كه موسيقي ايراني را به نت اروپايي نوشت و انتشار داد.
از آثار مهم وي مي توان به: ترجمه ي سه كتاب هم آهنگي، سازشناسي و اركسترشناسي با همياري مزين الدوله، ساختن سرودهاي مهيج و پرشور و برخي جزوه هاي آموزشي اشاره كرد. سالار معزز به سال 1314 دارفاني را وداع گفت

 

اسفندريار منفرد زاده
اسفنديار منفرد زاده متولد 1319 در شهر تهران است او را يكي از تاثيرگذارترين موسيقيدانان بر موسيقي پاپ و موسيقي فيلم ميدانند اثار او بسيار جالب توجه مردم بوده است او اهنگسازي فيلم را در دهه 40 و 50 ادامه داد و در دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران ثبت نام كرد اما پس از دو سال و نيم تحصيل در اين دانشكده را رها كرد و به برلن و وين سفر كرد و مدت 9 ماه به اموختن موسيقي به ويژه در زمينه اهنگسازي پرداخت اما همچنان در ساخت اهنگهايش از ذهن خود بيشترين بهره را جسته است اثار او برگرفته از ذهن خود اوست و اين اثار را از ديگر اثار به صورتي متمايز ميكند .

منفردزاده اثار زيادي در زمينه موسيقي فيلم ساخته است از جمله موسيقي فيلمهاي: قيصر - داش اكل - رضا موتوري - خداحافظ رفيق - گوزنها - تنگنا و بسياري ديگر بايد اشاره كرد.
وي همكنون در كشور سوئد به سر ميبرد

 

محمد تقي مسعوديه
دكتر محمد تقي مسعوديه موسيقي شناس ارزنده ي كشور به سال 1306 ديده به جهان گشود. و از دوره ي ابتدايي تحصيل در زمينه ي موسيقي را در هنرستان موسيقي تهران آغاز كرد و اين تحصيلات را تا دريافت درجه‌ي دكتراي موزيكولوژي از دانشگاه كلن ادامه داد.
مسعوديه سال هاي زيادي از عمر خود را صرف تحقيق و پژوهش در موسيقي اصيل و محلي ايران نموده است كه حاصل آن چندين كتاب و مقاله مي باشد از جمله: �مباني اتنوموزيكولوژي�، �موسيقي تربت جام�، �مويسقي سيستان و بلوچستان�، �موسيقي بوشهرن و �آوانويسي رديف موسيقي ايران به روايت محمود كريمي�. دكتر داريوش صفوت
دكتر داريوش صفوت به سال 1307 (ه.ش) در تهران متولد شد وي نزد حبيب سماعي وابوالحسن صبا سه تار و سنتور را فرا گرفت و در مكتب حاج آقا محمد ايراني مجرد، با گوشه هاي رديف موسيقي ايراني آشنا گرديد. او در دوران زندگي كاري خود، در مناسب مختلفي به خدمت پرداخته است، از جمله هنرستان عالي موسيقي، شوراي تحقيقات موسيقي شناسي ايران، شوراي فني هنرستان عالي موسيقي، هئيت داوران آزمون باربد و گروه موسيقي دانشكده هنرهاي زيبا. دكتر صفوت داراي تاليفاتي نيز در زمينه ي موسيقي مي باشد از جمله: �رساله ي عرفان و موسيقي ايران�، �پژوهشي كوتاه درباره ي استادان موسيقي ايران و الحان موسيقي ايراني�، �رساله خصوصيات موسيقي اصيل ايراني� و برخي آثار ديگر به زبان فرانسوي.

 

علی گرجی
علی گرجی ,متولد 1357 تهران , فراگیری پیانو را در سن دوازده سالگی نزد فریماه قوام صدری آغاز کرد .او پس از شرکت در کلاسهای تئوری موسیقی و علوم مقدماتی آهنگسازی علیرضا مشایخی , نزد وی به آموختن اهنگسازی پرداخت . وی از سال 1380 تحصیلات خود را در این زمینه در هنرستان عالی موسیقی برمن آلمان نزد پرفسور یونگی پاگ پان ادامه داد .او در برنامه های متعددی از فعالیتهای گروه موسیقی تهران به عنوان نوازنده و اهنگساز شرکت داشته است .

 

فريدون فرزانه
فريدون فرزانه� آهنگساز و تحصيل كرده �كنسرواتور بروكسل� بود. او پس از بازگشت به ايران توانست آثار درخور توجه‌اش را به گنجينه غني موسيقي ايراني افزوده و قسمت بسياري از آنرا در اكستر سمفونيك راديو ايران كه آنرا �مرتضي حنانه� با عنوان اركستر فارابي پايه گذاري كرده بود، به اجرا بگذارد و بخش‌هايي از آثار �فريدون فرزانه� توسط �اركستر فارابي� ضبط شده و هم اكنون براي آيندگان به يادگار مانده استفريدون فرزانه�، 28 مهرماه سال 1289 بدنيا آمد.
او در كنسرواتور بروكسل هنر آموز سلفژ بوده است، وي مدتي هم در هنرستان عالي موسيقي (تهران) هارموني آموخته است.
از بهترين آثار �فرزانه� مي‌توان به تنظيم و اجراي آثاري از ركن الدين مختاري براي اركستر، قطعه‌هايي در فرم‌هاي مختلف براي پيانو و آواز اشاره كرد. او شاگردان بسياري از جمله� كمال پورتراب� را تربيت كرد. فريدون فرزانه در سال 1362 ديده از عالم موسيقي بربست

 

فرهاد فخرالديني
فرهاد فخرالديني به سال 1316 در آذربايجان متولد شد. پدرش از اديبان صاحب نام بود و اين باعث شد كه فرزندان او نيز به امور هنري گرايش پيدا كنند. او ويلن را به عنوان ساز تخصصي انتخاب نمود و مدتي نيز از محضر �استاد ابوالحسن صبا� كسب فيض نمود. او در ادامه از محضر استاد تجويدي نيز بهره مند شد و وارد دوره ي عالي هنرستان موسيقي ملي شد. هنوز تحصيلاتش در اين هنرستان عالي به پايان نرسيده بود كه از طرف رياست وقت هنرستان (حسين دهلوي) به تدريس در همان هنرستان دعوت شد. فرهاد فخرالديني درطول زندگي هنري خويش به جز امور آهنگسازي به امور تحقيقاتي و پژوهشي نيز پرداخته است و در اين زمينه به بررسي ريتم درموسيقي قديم ايران علاقه مندي بيشتري نشان داده است.
از اين هنرمند برجسته آثار فراواني در دست است كه براي اختصار به چند نمونه از آن اكتفا مي شود: قطعه ي �ياد يار مهربان� كه به ياد خبنان بر روي شعري از فريدون مشيري ساخته شده و قطعات اركستري �دل انگيزان� ، �پيوند� و.... موسيقي فيلم هاي �شوهر آهو خانم� (1345)، �كمال الملك�، �روزهاي انتظار�، �گزارش يك قتل�، �پرستار شب� و سريال هاي �سربداران�، �ابن سينا� و �امام علي (ع)�.
فخرالديني در سال هاي 66 و 67 موفق به دريافت جايزه ي بهترين موسيقي فيلم شد
ايشان اكنون رهبري اركستر ملي را عهده دار است

 

كياوش صاحب نسق
شروع
[::] آشنايى با پيانو نزد خانمها هاراطونيان، رضايى، شهسا و آقايان فرمان بهبود و فريدون ناصحى
[::] تئورى موسيقى و سلفژ نزد آقاى شريف لطفى
[::] هارمونى مقدماتى، پيشرفته و كنترپوان نزد آقايان مهران روحانى و محمدرضا درويشى
[::] دوره‌هاى هارمونى فشرده نزد آقاى عليرضا مشايخى
[::] آشنايى با ساز سه تار و رديف نزد آقاى مسعود شعارى و مدتى كوتاه نزد آقاى حسين عليزاده
[::] با شروع به يادگيرى پيانو اولين تلاشها در نوشتن قطعاتى براى اين ساز و سازهاى ديگر
[::] بداهه‌نوازى بر روى پيانو، آشنايى با موسبقى جاز و برخورد مقدماتى با موسيقى كامپيوتر
[::] همكارى با صدا و سيما، نوشتن قطعاتى براى پيانو، اركستر مجلسى و اركستر بزرگ
[::] موسيقى فيلم كوتاه خاطرات عكاس پير و موسيقى تئاتر آواز قنارى (مرگ كلاغ)
[::]موسيقى نقاشى متحرك شركت زيراكس به عنوان تجربه‌اى در ارتباط با تصوير
از سال ۱۳۷۳
[::] ورود به دانشگاه موسيقى گراتس، اطريش در رشته آهنگسازى و تئورى موسيقى نزد پروفسور برت فورر
(
Beat Furrer)
[::] دنبال كردن تجربه‌ها در موسيقى كامپيوتر و الكترونيك و بداهه‌نوازى در سبك‌هاى متفاوت
[::] تحقيق در باب ارتباط خطوط استخراج شده از نسبت‌هاى طلايى و رديف موسيقى ايران
[::] ترجمه‌ مقالاتى در باب موسيقى ميكروتونال و تحقيق در چگونگى استفاده از اين تحربه‌ها در ثبت دقيقتر موسيقى رديف و محلى ايران كه تعمقى در امكان قانونمندى چند صدايى‌ها در اين موسيقى را پيامد خواهد داشت
[::] اجراى قطعات متعدد در چهارچوب انجمن موسيقى مدرن سيمى ديگر در گراتس و اسلوانى
[::] اجراى قطعه �لالايى زير آوار� به ياد زلزله‌زدگان شمال كشور به رهبرى نصير حيدريان با اركستر سنفونى تهران در تالار وحدت
[::] انتشار سی دی های لالایی زیر آوار � موسیقی برای ارکستر و کامپیوتر و ...و اینجا در سکوت � بداهه نواری های پیانو
کارگاه موسیقی � زمستان ١٣٧٨
[::] دعوت از آهنگسازان ايرانى مقيم خارج و داخل كشور براى نوشتن قطعاتى براى اجرا در اطريش
[::] برگزارى كنسرت نواى ايران در سال ۲۰۰۲ براى كوارتت زهى آثار آهنگسازان ايران
[::] موسيقى فيلم
Outer Space ساخته پتر چركاسکى � برنده جايزه فستيوال بين‌المللى فيلم گراتس
[::] موسيقى آرم تريلر فستيوال بين‌المللى فيلم 99
Viennale در وين
[::] موسيقى غرفه ايران در نمايشگاه جهانى اكسپو ٠۲۰۰ در هانوور، آلمان
[::] شركت در فستيوال بين‌‌المللى موسيقى مدرن اطريش 2000
Musik Protokoll با قطعه �لحظه منجمد شده�
[::] برنده جايزه موسيقى شهر گراتس در سال ۲۰۰۱
[::] شركت در فستيوال بين‌المللى موسيقى مدرن اطريش 2002
Hoergaenge با قطعه �Memento
[::] تابستان ۲۰۰۲ فارغ‌التحصيل در رشته آهنگسازى و تئورى موسيقى با درجه ممتاز با موضوع پايان‌نامه "ميكروتوناليته در موسيقى ايران" � بررسى نظريات مختلف در باب اندازه‌گيرى فواصل در موسيقى رديف
[::] برگزارى سمينارهاى آشنايى با موسيقى معاصر و آهنگسازى در قرنى كه گذشت در ايران- تابستان ۷۹ و ۸۱
[::] ترجمه كتب متعدد در باب موسيقى ميكروتونال، شيوه‌هاى نوين اجرايى در سازهاى اروپايى وآشنایی کودکان با ارکستر
[::] برنده بورسیه بزرگ آهنگسازی اطریش ٢٠٠٣
[::] قطعه
memento Ia برای ١٢ نوازنده - اجرا توسط آنسامبال Klangforum Wien - گراتس؛ در پروژه
Klangwege 2003 پروژه ای مشترک بین گراتس ٢٠٠٣؛ پاییز اشتایری و دانشگاه موسیقی و هنر گراتس- ١١ نوامبر ٢٠٠٣
[::] رساله دکترا در دانشگاه موسیقی گراتس انسیتو الکترونیک، انسیتو اتنوموزیکولوژی با همکاری دانشگاه موتزارتیوم سالزبورگ؛ "ميكروتوناليته در موسيقى ايران" � نقدی بر روشهای اندازه گیری فواصل درموسیقی ایران از ابتدا تاکنون- پیشنهاد متد جدید و معرفی نتایج آن
[::] پابه گذاری انجمن نوای ایران با هدف معرفی موسیقی ایران در اطریش
[::] پایه گذاری ارکستر
Zeitfluss باادومیچیچ و کلمنس فروشتوگ برای اجرای قطعات موسیقی مدرن
[::] اجرای قطعه در جدال با خاموشی- برای گوینده و ارکستر � بر اساس شعری از احمد شاملو ( ترجمه به آلمانی)
[::]قطعه حصار برای ساکسفون و ارکستر � سلو: کلمنس فروشتوک، به رهبری : ادو میچیچ - ٢٧ آپریل ٢٠٠٤

 

كامبيز روشن روان
كامبيز روشن روان در سال 1328 (ه.ش) در تهران به دنيا آمد. تحصيل موسيقي را به صورت جدي در هنرستان عالي موسيقي ملي شروع كرد و پس از اخذ ليسانس براي تكميل تحصيلات تا درجه ي فوق ليسانس به آمريكا سفر كرد.

روش روان در زمينه ي موسيقي ايراني با سازهاي سنتور تمبك آشنايي دارد و در بين سازهاي موسيقي كلاسيك نيز نوازندگي فلوت و پيانو را در حد مطلوب مي داند. بيشترين فعاليت وي آهنگسازي و تدريس موسيقي بوده است و در اين زمينه بيشترين آثار خود را پيرامون موسيقي كودكان و آهنگسازي فيلم متمركز كرده است.

برخي فيلم هائي كه موسيقي آن توسط روشن روان ساخته شده است عبارتند از: �مسافر�، �ملكوت�، �مرثيه�، �برنج خونين�، �سفير�، �دوله تر�، �بي بي چلچله�، �پدر بزرگ�، �جاده هاي سرد�، �بگذار زندگي كنم�، �رابطه�، �قصه ي زندگي�، �پرنده ي كوچك خوشبختي�، و سريال تلويزيوني اميركبير و....

 

مهران روحاني
در سال 1324 در شهر تهران به دنيا آمد، دوران كودكي، دبستان و دبيرستان را در شهرهاي مختلف ايران سپري نمود و از هشت سالگي به موسيقي روي آورد . تنها استاد او تا قل از ورود به دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران پرويز مسرور بود كه دروس اوليه تئوري و ساز را به وي آموخت. در دوران دبيرستان اكثرا عهده دار گروههاي هنري بود و علاوه بر تحصيل دروس دبيرستاني به تحقيق و آموزش شخصي در زمينه موسيقي ادامه داد، از اين رو پس از ورود به دانشگاه شيراز با تشكيل يك اركستر كوچك دانشگاهي رهبري آن را به عهده گرفت و در مدت چهار سال اركستر بزرگي متشكل از 42 نوازنده و يك گروه كر 60 نفري بوجود آورد. از دوره نوجواني آثار كوتاهي بصورت ليد به همراهي يك يا چند ساز او باقي است كه برخي از آ�ها را براي اركستر دانشگاه نيز تنظيم و با آن اركستر اجرا كرده است اما مهم ترين كار او را از اين دوره شايد بتوان سرناد جواني دانست كه در 17 سالگي و با الهام از سرناتانوتورنا اثر موتسارت، اما در مايه شوشتري ايراني تصنيف كرده است.
در سال 1346 و بعداز فارغ التحصيلي در رشته اقتصاد از دانشگاه شيراز به تهران آمد و بعداز گذراندن خدمت نظام وارد دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران شد و زير نظر استاتيد بزرگواري چون دكتر هرمز فرهت، دكتر محمد تقي مسعوديه، عليرضا مشايخي، پري بركشلي و پروفسور توماس كريستيان داويد به تحصيل در رشته آهنگسازي پرداخت، در طي همين سالها با هدايت دكتر هرمز فرهت تهيه برنامه هاي موسيقي كلاسيك راديو را نيز برعهده گرفت و روزانه چندين ساعت را به اين مهم اختصاص داد.
در سال 1351 موفق به كسب درجه ليسانس با رتبه ممتاز از دانشكده هنرهاي زيبا شد و بعد از چندي براي ادامه تحصيل عازم كشور انگلستان گرديد و در كالج سلطنتي موسيقي اين كشور در شهر لندن تحصيل آهنگسازي را ادامه داد.
با اساتيد برجسته اي چون مايكل كاف ماتيوز، پيتر المنت، سر داويد ويلكاكس و سپس آنتوني ميلنر، فيليپ كانون و اليزابت وندرپار دوره هاي فوق ليسانس و پست گراد آهنگسازي را به انتها رساند و در همان زمان نيز با شركت در كلاسهاي خصوصي سرمايلك تيپت آهنگساز بزرگ انگليسي نكات برجسته اي را از وي آموخت.
مهران روحاني در پاييز سال 1357 و بعد از پايان تحصيلات آهنگسازي به ايران بازگشت و در دانشكده هنرهاي زيبا و هنرستان عالي موسيقي به تدريس پرداخت، فعاليتهاي عمده او علاوه بر آهنگسازي، تدريس اختصاصي دروس نظري موسيقي همچون تئوري، هارموني، كنترپوان، فرم، تاريخ، سبك شناسي، سازشناسي و اركستراسيون است كه در اين راه موسيقيدانان صاحب نامي را به موسيقي ايران و نقاطي از جهان معرفي نموده است. از ميان هنرجويان قديمي او و هنرمندان موفق امروزي مي توان از رضا ناژفر (نوازنده فلوت و استاد دانشگاه اينسبورگ اطريش) و كياوش صاحب نسق (آهنگساز و محقق موسيقي)، همچنين بهاره كمائي (نوازنده پيانو) و صفا كاتب شهيدي(نوازنده پيانو و آهنگساز) نام برد.
آثار عمده مهران روحاني شامل چندين قطعه پيانوئي همچون سوئيت خانوادگي، مونولوگ، ديالوگ، سوئيت آينه ها، وارياسيون روي تم صبا، چند سال پيش، مجموعه استيل ها، انوانسيون هاي دو صدائي به روايتي نو و شوپينيانا از مجموعه آهنگسازان نوگرا است.
همچنين آثار متعدد مجلسي مانند كوارتت هاي زهي، سونات فلزات و گيتار، سونات فلوت و پيانو، تريو براي فلوت ويلن و پيانو، اورينتال براي ولين سل و پيانو و تريوي زهي را از او ميتوان نام برد.
در زمينه موسيقي اركسترال علاوه بر سرناد جواني بايد از سه پوئم سموفنيك او با نامهاي پرواز، شمال و ماهي سياه كوچولو ياد كرد كه همگي قبل از عزيمت به انگلستان نوشته شده اند. همچنين باله روز ششم براي اركستر بزرگ، آداجيو و فوگ با نام ايراني براي اركستر زهي، و كنسرتو براي كلارينت و اركستر از ديگر آثار او در اين زمينه هستند.
برخي از آثار مهران روحاني در نقاط مختلفي از دنيا همچون كانادال، استراليا، آمريكا، اطريش، فرانسه و انگلستان به اجرا درآمده و تعدادي نيز بر روي نوارد كاست و يا لوح فشرده (سي دي)
ضبط شده اند.

 

انوشيروان روحاني
پنج‌شنبه اول مرداد ماه مصادف با سالروز تولد انوشيروان روحاني(1319) نوازنده ارگ، پيانوو آهنگساز كشورمان است انوشيروان روحاني، آهنگساز برجسته كشورمان سال 1319 در يك خانواده‌ي هنرمند، در رشت بدنيا آمد.
انوشيروان روحاني متعلق به خانواده‌اي است كه هنر موسيقي را تا حد زيادي صاحب راه و روشني خاص و به يادماندني كرده‌اند.
انوشيروان روحاني در زمينه آهنگسازي از كودكي دست به تجربياتي زد و � اولين تانگو�ي وي در سن 6 سالگي ساخته شد.
از معروف‌ترين قطعات استاد مي‌توان به � راز خلقت� (دارم سؤالي از خدا) - تولدت مبارك - مجنون تو - عاشق شدم من - اشاره كرد.
به ياد روحاني يك هنرستان موسيقي شبانه در خيابان جمهوري تاسيس شده است.
انوشيروان روحاني علي‌رغم اينكه نام بسيار آشنايي در موسيقي ايران زمين است در 25 سال اخير روي صحنه‌هاي كشور موسيقي اجرا نكرده است

 

شاهرخ خواجه نوري
در تهران به دنيا آمد. تجربه ي آهنگسازي را از 12 سالگي و فراگيري پيانو را نزد امانوئل مليك اصلانيان آغاز كرد. در سال 1350 براي ادامه ي تحصيل وارد كالج موسيقي لندن شد و ديپلم مخصوص آهنگسازي (
Fellowship) خود را كه بالاترين مدرك آهنگسازي آكادمي لندن است، به دست آورد. موسيقي الكترونيك را نيز نزد پروفسور ميخائل كروبرت آموخت. اكنون در دانشكده ي سينما- تئاتر به آموزش موسيقي كلاسيك و موسيقي فيلم مشغول است

 

همايون خرم
از پدري درستكار و آزاده و مادري فهيم و با احساس، پسري پا به عرصه وجود نهاد كه نام او را �همايون� گذاردند. مادرش از شيفتگان موسيقي اصيل ايراني بود و از مقام هاي موسيقي ايراني به دستگاه همايون علاقه اي وافر داشت. به همين دليل هم نام �همايون� را براي فرزند خود انتخاب كرد.

همايون خرم در سن 10-11 سالگي به مكتب استاد صبا راه يافت و به علت استعداد شگرف در 14-15 سالگي يك شبه ره صد ساله را پيمود و به عنوان نوازنده 14 ساله، در راديو ساز تنها اجرا كرد. بعدها در بسياري از برنامه هاي موسيقي راديو، خصوصاً در برنامه گلها، به عنوان آهنگساز، سوليست ويلن و رهبر اركستر آثاري با ارزش ارائه داد.
همايون به موازات فعاليت عاشقانه و در عين حال محققانه در موسيقي ايراني، از كسب علم نيز غافل نبود و در اكثر مراحل تحصيل از شاگردان ممتاز بود و تحصيلات عاليه خود را تا اخذ دانشنامه در رشته مهندسي برق ادامه داد. سمت هاي ايشان در زمينه هنر و موسيقي؛ عضويت در شوراي عالي موسيقي راديو، رهبري اركستر سازهاي ملي، استاد دانشكده موسيقي ملي و هنرستان شبانه، آهنگساز در برنامه هاي موسيقي ايراني و خصوصاً برنامه گلها، رهبري اركستر گلها و سوليست ويلن بوده است.
تعدادي از آهنگ هاي ايشان مانند: تو اي پري كجايي(سرگشته)، امشب در سر شوري دارم (غوغاي ستارگان)، ساغرم شكست اي ساقي (طاقتم ده)، رسواي زمانه منم، آيا همه شما بي گناهيد، اشك من هويدا شد، پيك سحري، بعد از تو هم در بستر غم مي توان خفت، ساقي ببين، دل پريشانم زغم گرفته، آواي خسته دلان و ده ها آهنگ ديگر، همگي بيانگر نبوغ همايون خرم در كارآهنگ سازي است.

شايان ذكر است همايون خرم در ضمن تسلط در نوازندگي و بداهه نوازي، آهنگسازي خلاق و كم نظير و در عين حال مسلط به ظرايف نظري و تئوريك موسيقي ايراني است و از اين نظر پژوهشگري با ارزش و محققي ممتاز به شمار مي رود.

آثار اجرايي :
برنامه هاي متعدد گلهاي رنگارنگ، برنامه هاي موسيقي
FM راديو، برنامه هاي بداهه نوازي در راديو، تعدادي برنامه تك نوازان با همكاري هنرمندان ديگر به صورت همنوازي؛ همچنين همنوازي با هنرمنداني مانند شادروان استاد جواد معروفي، استاد جليل شهناز، استاد فرهنگ شريف و شادروان منصور صارمي همراه با ضرب شادروان جهانگير ملك و شادروان امير ناصر افتتاح.

آثار موسيقي ايشان به صورت كاست و لوح فشرده (
CD) شامل همنوازي با استادان جواد معروفي، جليل شهناز و فرهنگ شريف هم اكنون در اختيار علاقمندان است.

آثار مكتوب:
1- رديف اول چپ كوك (نواي مهر)؛ شامل آوازها، چهارمضراب ها، قطعات و تعدادي از آهنگ ها.
2- رديف دوم راست كوك؛ شامل تعدادي از پيش درآمدها، چهارمضراب ها و رنگ ها كه هم اكنون در حال آماده سازي و چاپ است.
از فعاليت هاي ديگر ايشان مي توان يه سخنراني درباره موسيقي ايراني در مراكز هنري و فرهنگي اروپا و آمريكا مانند دانشگاه
UCLA، دانشگاه گيلان، دانشگاه پزشكي شيراز (درباره استاد صبا و موسيقي ايراني)، انجمن موسيقي فارس (درباره استاد ابوالحسن صبا)، دانشگاه علامه طباطبايي (درباره مقامات موسيقي ايراني)، فرهنگسراي ارسباران (درباره استاد علي نقي وزيري)، دانشگاه صنعتي اصفهان (درباره مشخصات موسيقي ايراني) و سخنراني هاي متعدد ديگر در تالار رودكي تهران به مناسبت هاي مختلف اشاره كرد.

لوريس چكناواريان
متولد 1316 در بروجرد. تحصيلات موسيقي خود را از سال 1332 در هنرستان عالي موسيقي آغاز كرد. مدتي بعد به وين عزيمت نموده و تا سال 1340 در آكادمي موزيك اين شهر به تحصيل آهنگسازي و رهبري اركستر اشتغال داشت. سپس به ايران بازگشت و ضمن تدريس در هنرستان عالي موسيقي و ترتيب دادن نمايشگاهي از سازهاي ملي در انستيتو گونه ي تهران، تصدي صداخانه ي ملي هنرهاي زيباي كشور را عهده دار شد.
چكناواريان در اواخر سال 1342 رهسپار اتريش شد و در سالزبورگ كار آهنگسازي را ادامه داد. دو سال بعد به آمريكا عزيمت نموده و چندين سال در دانشگاه ميشيگان به ادامه تحصيل در رشته هاي آهنگسازي و رهبري اركستر پرداخت. وي در سال 1349 به ايران بازگشت و علاوه بر كنسرت هايي با اركستر سمفونيك تهرا، اركستر مجلسي و تلويزيوني ملي ايران و... (به عنوان رهبر ميهمان)، آثار متعددي آفريد كه اكثر آنها در تالار رودكي اجرا گشت.
چكناواريان در سال 1351 به رهبري اركستر اپراي تهران منصوب گرديد.
چكناواريان پس از انقلاب در ارمنستان اقامت گزيد و در ايروان به فعاليت هاي هنري خود مشغول است. وي در حال حاضر رهبري اركستر مجلسي رودكي را عهده دار مي باشد.
آثار:
- اپراي پرديس و پريسا، اپراي رستم و سهراب، باله سيمرغ
- آهنگ نور و صدا (براي جشنهاي تخت جمشيد)
- توكاتا و فوگ براي اركستر زهي
- كنسرتوپيانو
موسيقي فيلم: من ايران را دوست دارم (به كارگرداني: خسروسينايي)- پرتو يك حماسه (به كارگرداني: منوچهر طياب)- مناظر ايران (به كارگرداني: هوشنگ شفتي) و موسيقي سريال زندگي مسيح (به كارگرداني نادر طالب زاده) و... و اجراهاي بي شماري با اركسترهاي معتبر جهان

 

امیر مهیار تفرشی پور
وي متولد ۱۳۵۳ در شهر تهران ميباشد .نخست چند سال پیانو آموخت و در سال 1366 به کشور دانمارک رفت . در سال 1379 از کنسرواتوار اسبیرگ,دانمارک لیسانس نوازندگی پیانو و پداگوژی را دریافت نمود . او با دریافت بورس تحصیلی در سال 1381 از کالج ترینیتی موسیقی لندن موفق به اخذ لیسانس آهنگسازی و دریافت مدال نقره شد .وی در سال 1383 موفق به دریافت فوق لیسانس از دانشگاه موسیقی و هنرهای درامتیک گیلدهال در لندن گشت .
بخشی از کارهای وی در راستای همکاریهای همیشگی اش با آنسامبل گارن در دانمارک , نروژ و لهستان اجرا شد .اثر فانتزی ایرانی برای چنگ توسط شاند ویلیامز ,نوازنده چنگ ارکستر سمفونیک بی. بی. سی در تهران اجرا شد .
مجموعه قطعات " کودکی من در ایران" برای پیانو , در سال 1382 در دانشکده هنرهای زیبا اجرا شد و جایزه نخست بینال آهنگسازی را نصیب خود کرد .

 

استاد مجيد وفادار
مجيد وفادار به سال ‪ ۱۲۹۱در تهران متولد شد پدرش "ميرزا محمد خان وفادار" از فرهنگيان قديم بود كه سال‌ها در مدارس تهران به تدريس اشتغال داشت.

وي برغم دوستي و مراوده با هنرمندان آن زمان از اينكه فرزندانش به موسيقي روي آورند مخالفت مي‌كرد، ولي عشق و علاقه مجيد و حميد برمخالفت ميل پدر فائق آمد و نواختن ويلن را نزد استاد "آلك" آغاز كرد.

از آن پس مجيد نواختن اين ساز را در محضر استادان بزرگ زمان از جمله "حسين خان اسماعيل زاده"، "رضا محجوبي"، "حسين ياحقي" و"ابوالحسن صبا" ادامه داد.

وفادار پس از مدتي وارد انجمن موسيقي شد و به اجراي تكنوازي ويلن پرداخت، طوري كه ساز او مورد پسند استاد "علينقي وزيري" قرار گرفت.

اين هنرمند تا سال ‪ ۱۳۳۹درعين نوازندگي وآهنگ‌سازي رهبري اركستر شماره ‪ ۳راديو را برعهده داشت.

وي در طول فعاليت هنري با هنرمنداني چون "حسين قوامي، داريوش رفيعي، مرتضي محجوبي، اسماعيل نواب صفا، رهي معيري، وغيره همكاري داشت.

آثار استادمجيد وفادار حدود‪
۴۰۰قطعه است كه بخشي از آن را براي فيلم و تئاتر ساخته است.

از آثار اين هنرمند مي‌توان به "گل اومد بهار اومد"، "يار نازنين" ، "عشق تو"، "شب جدايي"، "گلنار"، "ساقي امشب مارا ديوانه كردي"، "صبا به يار عزيز"، "مراببوس" و غيره اشاره كرد.

استادمجيد وفا دار درسال ‪ ۱۳۵۷درگذشت

 

ناصر نظر
ناصر نظر فعالیت در زمینه موسیقی کودک را با شرکت در کلاس های ارف کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آغاز کرد و سپس در سال 1355 ساز کلارينت و پيانو را در کارگاه موسيقی راديو و تلويزيون ملی ايران فرا گرفت .
پس از انقلاب در سال 1358 به عنوان مربی ارف در کارگاه موسيقی شروع به تدريس کرد که تا به حال نيز اين فعاليت ادامه داشته است.
تاسيس گروه مربيان ارف در سال 1365و در ادامه پايه گذاری اولين ارکستر سمفونيک نوجوانان در سال 1371 از فعاليت وی مي باشد .
وی از محضر اســتاد فقيد حشمت الله سنجری جهت يادگيری فنون رهبری ارکستر استفاده و نيز باشرکت در مستر کلاس (سوئيس) معلومات خود را جهت ارتقا سطح کيفي و اداره ارکستر نوجوانان تکميل ترکرد.
در امر آموزش موسيقی به کودکان، قطعات و تمرينات متعددی را طرح و اجرا نمود که حاصل آن مجموعه دنيای شادی، ترانه شادی و ترانه های کوچک برای بيداری است که سال ها مورد توجه اکثر مربيان، هنرجويان و علاقه مندان موسيقی قرار گرفت .
آموزش به مربيان ارف در شهرستان های مختلف ايران نيز بخشی از فعاليت وی بوده است .
هنرجويان تحت آموزش وی به اجراي برنامه به همراه ارکستر بزرگ و کر می پردازند و انجام کنسرت های متعدد از جمله جشن روز جهانی کودک و جشنواره موسيقی فجر از سال 1369 در کارنامه فعاليت او می باشد که تاکنون موفق به دريافت جوايز و لوح تقدير نيز شده است

 

عليرضا مشايخي
را ميتوان از نخستين آهنگسازاني به شمار آورد كه نوگرايي و مدرنيسم را در محيط موسيقي ايران به طور وسيع مطرح كردهاند. آثار مشايخي متجاوز از سي سال است كه در داخل و خارج از ايران اجرا ميشود.
نخستين استادان او در ايران شادروان دكتر لطفالله مفخم پايان در زمينه موسيقي ايران، شادروان حسين ناصحي در آهنگسازي، و خانم افليا كمباجيان در زمينه پيانو بودهاند.
استادان آهنگسازي مشايخي در سالهاي اقامت او در وين هانس يلينگ برجستهترين نظريه پرداز مكتب وين ـ شاگرد معروف شوئنبرگ ـ و كارل شيسكه بودند. آشنايي مشايخي با هانس يلينك سبب شد كه او تحقيقات وسيعي در زمينه مسائل و حوزههاي متنوع موسيقي معاصر داشته باشد. اين تحقيقات از طرفي و علايق ملي او از طرف ديگر، قويترين تاثيرات را در تكامل هنري وي داشتهاند.
مشايخي، بعد از پايان تحصيلات در وين، براي ادامه تحصيل و تحقيق در زمينه موسيقي الكترونيك به اوترخت (هلند) رفت و در آنجا در كلاسهاي گوتفريد ميشايل كونيك، كه از پايهگذاران انستيتو زونولوگي هلند بود شركت جست. اقامت او در هلند به فعاليتهاي حرفهاي آهنگسازي و تحقيقاتي منجر شد كه پانزده سال ادامه داشت. در هلند بود كه مشايخي اساس موسيقي تلفيقي را ـ يكي از شيوههاي نگرش او به موسيقي ايراني ـ پيريزي كرد. در اين سبك، الكترونيك، كامپيوتر و موسيقي ايراني در خدمت يك زبان مشترك تلفيق ميشوند.
مشايخي معتقد است كه آهنگسازان زمان ما بايد قادر باشند سبكهاي گوناگون ابداع كنند، و او خود، اضافه بر آنكه اصولا در دو گرايش اصلي به نگارش موسيقي پرداخته ـ موسيقي نوين بينالمللي و موسيقي نو متاثر از موسيقي ايران ـ در هر گرايش شيوههاي مختلفي عرضه كرده است.

 

شريف لطفي
شريف لطفي آهنگساز و نوازنده ي هورن به سال 1329 در شهرستان رشت ديده به جهان گشود. و در دوران كودكي به تهران مهاجرت نمود. از آنجائي كه پدر وي از شاگردان كلاس استاد ابوالحسن صبا در رشت بود و علاقه ي فراواني به موسيقي داشت، شريف را جهت تحصيل در هنرستان عالي موسيقي تشويق كرد و در اين مرحله بود كه وي محضر اساتيدي چون مرتضي حنانه، حسين ناصحي، يوسف يوسف زاده و هوشنگ استوار را درك كرد و به عنوان دانشجوي ممتاز، به دريافت بورسيه نائل گرديد و سال هائي نيز در آلمان به ادامه ي تحصيل پرداخت. وي چندين برنامه در خارج و داخل كشور به اجرا درآورده است.
شريف لطفي جايزه بهترين موسيقي فيلم را نيز از جشنواره ي فيلم فجر براي فيلم ماديان دريافت داشته و آثار زيادي نيز در زمينه ي موسيقي فيلم دارد.
او متصدي رهبري اركستر بهمن را نيز در ايران داشته و هم اكنون رياست دانشكده موسيقي دانشگاه هنر را برعهده دارد.

 

فریبرز لاچینی
فریبرز لاچینی بیش از سی سال سابقه کار تهیه و آهنگسازی موسیقی به خصوص موسیقی برای تصویر متحرک دارد. وی آهنگساز بیش از صد فیلم سینمائی بوده که بارها کاندید و برنده جوایزی اند شده .او در سال 1328 متولد شد و در هنرستان عالی موسیقی تحصیل کرد و کار حرفه ای خود را با آهنگسازی برای بچه ها آغاز کرد. آهنگ برنامه کودک تلویزیون ایران بیش از دو دهه یکی از آثار این دوره وی بود
قبل از انقلاب اسلامی در سال 1357, او آهنگساز تنظیم کنند و تهیه کننده برای خواننده های مانند ستار, داریوش, مرتضی , سیمین قدیری , سیمین غانم و پری زنگنه بود
او پس از انقلاب برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و به تحصیل در رشته موسیقی کامپیوتری در دانشگاه سوربورن پاریس پرداخت. او همچنین برای کانال 1 تلویزیون فرانسه به عنوان آهنگساز کار کرد و متد آموزش موسیقی به کودکان توسط رنگها را به ابداع و به ثبت رساند. همچنین در این جا بود که موسیقی وی تحت تاثیر متدهای اروپائی قرار گرفت
پس از تکمیل تحصیلات به ایران بازگشت و یکی از پرطرفدارترین آلبومهای پیانو در ایران را با استایل جدیدی که ترکیبی ایرانی اروپایی داشت با نام پائیز طلائی را خلق کرد. این آلبوم مدتها پرفروش ترین آلبوم بود و هنوز هم طرفداران بسیاری در سراسر دنیا دارد و توسط اساتید پیانو در سراسر دنیا تدریس میشود. وی همچنین به کمک تکینیکهائی که در اروپا فراگرفته بود آهنگسازی برای تصویر متحرک را به طور جدی تری دنبال کرد.

از سال 1366 تاکنون او برای بیش از صد فیلم آهنگ ساخته است. برخی از فیلمهای وی در سطح بین المللی بر پرده سینما رفته و کاندید و برنده جوایزی هم شده اند. او همچنین تعدادی آلبوم موسیقی در استایلهای کلاسیک , پاپ , نسل جدید به بازار عرضه کرده است.

در سینمای ایران, فریبرز لاچینی برای برخی از بهترین کارگردانها مانند, مسعود کیمیائی , ایرج قادری , سیروس الوند, کیومرث پوراحمد , رسول صدر عاملی , کامبوزیا پرتوی , ساموئل خاچیکیان و تهیه کننده هایی چون صدا و سیما , هدایت فیلم , شکوفا فیلم , پویا فیلم آهنگ ساخته است. موسیقی وی احساسات فیلم را کامل میکند و باعث کمرنگ شدن اشکالات دیگر فیلم میشود به طوری که بارها قبل از نمایش فیلم تهیه کننده ترجیح داده اند که موسیقی فریبرز لاچینی را جایگزین موسیقی فیلم کنند.

در رسانه های خبری ایران بارها مقالاتی درباره وی نوشته شده و آثار وی تحت نقد و بررسی قرار گرفته است ولی خارج از ایران هم مارک نورتهام در مجله موسیقی فیلم خود که یکی از بزرگترین نشریات تخصصی درباره موسیقی فیلم آمریکا و موسس شبکه موسیقی فیلم آمریکاست درباره وی چنین مینوسد:

من چندی پیش با موسیقی فریبرز لاچینی آشنا شدم و فورا تحت تاثیر آوای بیهمتای موسیقی وی که مخصوصا برای موسیقی فیلم نوشته شده است قرار گرفتم. تنها پس از اینکه خیلی علاقه مند به موسیقی اش شدم به من گفته شد که او آهنگساز پرآوازه ای در ایران است. موسیقی وی با آوای منحصر به فردی سخن میگوید که احساسات فیلم را منتقل و کامل میکند . او به طرز نادری موسیقی فیلم میسازد که من به ندرت در این صنعت دیده ام . استفاده وی از آلات موسیقی متفاوت, مخصوصا آلات بیگانه و نادر بسیار ابتکاری است و تن احساسی خاصی را به موسیقی وی میبخشد. به طور کلی تسلط وی برای نوشتن موسیقی برای فیلم و تلویزیون شگرف است و آوای نادر موسیقی وی عنصر پر محتوائی به تنوع موسیقی که در آمریکا از آن لذت میبریم می افزاید

بیشتر آثار موسیقی قابل دسته بندی تحت ژانر به خصوصی میباشند ولی فریبرز لاچینی ژانر جدید خود را ابداع کرده که پلی بین موسیقی ایرانی و اروپائی میباشد. به طوریکه سی دی بیبی راجع به استایل پیانو وی در پائیز طلائی مینویسد

این آلبوم توسط شنونده ها در استایل نسل جدید قرار گرفته. این سی دی ژانر را به سطح دیگری میبرد روش جامع این آهنگساز این آلبوم را برای طرفداران متفکر یک آلبوم نسل جدید میسازد

مصطفي كمال پورتراب
وي متولد سال 1303 ميباشد . سابقه تدريس، تئوري، سلفژ، هارموني در دوره دبيرستان هنرستان عالي موسيقي و موسيقي ملي از سال 50 تا 57 كنترپوان، هارموني در گروه موسيقي دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران از سال 52 تا 56 كنترپوان، هارموني در دانشكده موسيقي دانشگاه هنر سال هاي 76 تا 78 كنترپوان، فرم آناليز، گروه موسيقي دانشگاه آزاد اسلامي از سال 73 تاكون هارموني گروه موسيقي دانشگاه سوره سال 79 عضو شوراي عالي موسيقي وزارت فرهنگ و هنر از سال 37 تا 39 عضو هئيت علمي مميزه وزارت علوم و آموزش عالي دبيركل كميته موسيقي يونسكو، عضو كميته موسيقي ارزشيابي هنري شوراي عالي فرهنگ و هنر سال 56 و 53 عضو گروه تخصصي واژه گزيني موسيقي فرهنگستان زبان و ادب فارسي از 79 تاكنون عضو شوراي عالي موسيقي در خانه موسيقي رئيس كميته مدرسان در خانه موسيقي.
مصطفي كمال پورتراب از كلاس هاي فورم آناليز و كمپوزيسيتو استاد ناديابولانژه نيز بهره گرفته است.

 

هرمز فرهت
متولد 18 مرداد 1307، تهران.
تحصيلات دبستان و دبيرستان در تهران.
سفر به آمريكا براي تحصيلات موسيقي در 1328 (1949).
ليسانس موسيقي از دانشگاه كاليفرنيا در لوس آنجلس (يو.سي. ال.اِ)، 1953.
فوق ليسانس در آهنگسازي از دانشكده ميلز (ميلز كالج)، 1955.
دكترا در آهنگسازي و اتنوموزيكولوژي از يو.سي.ال.اِ، 1965.
اساتيد در رشته آهنگسازي.
بوريس كرمنيلو، داريوش ميلهاد، لوكاس فوس و روي هريس.
مشاغل دانشگاهي:
مدرس (سخنران) يو.سي.ال.اِ ، 1959-61.
استاديار دانشگاه ايالتي كاليفرنيا در لانگ بيچ، 1961-64.
دانشيار يو.سي.ال.اِ 1964-68.
رئيس گروه موسيقي در دانشگاه تهران، 1969-75.
معاون دانشگاه فارابي، 1975-77.
استاد مهمان، دانشگاه كوئين در بلفاست (ايرلند شمالي)، 1979-82.
استاد و رئيس بخش موسيقي در دانشگاه دوبلين، جمهوري ايرلند، 1982-96.
اكنون با سمت استاد ممتاز، با حفظ سمت، بازنشسته شده و راهنمايي پاره اي از تزهاي دكترا را نيز به عهده دارد.
آثار آهنگسازي:
براي اركستر:
راپسودي مازندراني؛ سمفوني كنسر تانته؛ تتوريكز براي پيانو و اركستر زهي؛ كنسرتوي كلارينت؛ كنسرتوي فلوت؛ سه آواز سعدي؛ سمفوني كوتاه، قطعه شب بي پايان براي اركستر زهي و غيره.
براي گروه هاي مجلسي:
6 كوارتت زهي؛ ديورتيمنتو براي كوارتت ساكسيفون؛ سه تريو براي سازهاي بادي؛ كوئينتت براي پيانو و كوارتت زهي؛ پارتيتا براي سازهاي بادي و غيره.
آثار پيانو، از جمله:
سونات 3؛ سوئيت 3؛ مينياتور ايراني 24؛ مقاله و غيره. كوارتت مخالف از موسيقي آوازي و گروه خواني.
آثار نوشتاري :
9 مقاله كه در مجلات موسيقي در كشورهاي مختلف به چاپ رسيده است.
6 مقاله در ديكشنري موسيقي و موسيقيدان نيو گروو. چندين مقاله در دائره المعارف ايرانيكا.
كتاب موسيقي محلي ايران، وزارت فرهنگ و هنر ، تهران ، .1971
ترجمه از كتاب كاونترپوينت، نوشته كنت كنان، دانشگاه تهران، .1974
كتاب مفهوم دستگاه در موسيقي ايراني دانشگاه كمبريج ، .1990
ترجمه در كتاب، تحت عنوان دستگاه در موسيقي ايراني، توسط مهدي پورمحمد، تهران ، .2001

 

فريدون شهبازيان
فريدون شهبازيان در سال 1321 در تهران متولد شد. از دوران كودكي موسيقي را نزد پدر آغاز نمود. ابتدا ويلن را نزد عطاءاله خادم ميثاق، شروع كرد و سپس در نزد �سرژ خونسيف� نوازندگي اين ساز را ادامه داد. او در اركسترهاي متعددي نوازندگي كرده است و با موسيقي ايراني نيز آشنايي دارد. بيشترين فعاليت هاي اين آهنگساز برجسته ساخت موسيقي بر روي فيلم بوده است و با راديوي ايران همكاري نزديكي دارد. برخي از آثار او عبارتند از موسيقي فيلم هاي: �دادشاه�، �ميرزا كوچك خان�، �آوار�، �زنجيرهاي ابريشمي�، �شير سنگي�، �پائيزان�، �سال هاي خاكستر� و....

دوستداران احمد شاملو ، حتما نوار كاشفان فروتن شوكران 1 و 2 را با موسيقي فريدون شهبازيان شنيده اند

 

حشمت سنجري
حشمت سنجري به سال 1296 در تهران و درخانواده اي اهل هنر به دنيا آمد.
او از سن چهارسالگي تحت تعليم پدر كه خود نوازده ي تار بود، كارفراگيري موسيقي را آغاز كرد، پس از آشنايي با خط �نُت� در ادامه به نوازندگي ويلن روي آورد و از محضر استاد ابوالحسن صبا و روح اله خالقي، رديف موسيقي ايراني را فرا گرفت. اما، نهايتا به موسيقي كلاسيك علاقمند شد و اين رشته را تا حد نهايت در ايران و كشورهاي اتريش، ادامه داد. حشمت سنجري آثار زيادي را رهبري و اجرا نموده است. از ساخته هاي مهم او مي‌توان به: �رنگارنگ�، �سوئيت تابلوهاي ايراني�، �پوئم سمفوني بر روي تم هاي زورخانه با اشعار شاهنامه�، �قهرمانان آسيا� و �به اميد ديدار� اشاره نمود

 

حسن رياحي
حسن به سال 1323 در خانواده اي اهل هنر ديده به جهان گشود. او از كودكي نزد پدر فراگيري پيانو را آغاز كرد و در سن 12 سالگي وارد هنرستان موسيقي شد و با ساز تخصصي ويلن فارغ التحصيل گرديد وي پس از مدتي كار اجرايي در دانشگاه شيراز جهت تكميل تحصيلات به آمريكا عزيمت نمود و به سال 1359 موفق به اخذ درجه دكترا گرديد.
وي پس از بازگشت به ايران در واحد موسيقي سازمان صدا و سيما مشغول به فعاليت گرديد و هم اكنون مدير گروه موسيقي دانشكده هنر و معماري دانشگاه آزاد اسلامي مي باشد
همچنين سرود ملي فعلي ايران از ديگر ساخته ايشان ميباشد

 

بهزاد رنجبران
متولد 1334 در تهران. دانش آموخته هنرستان عالي موسيقي (كنسرواتوار تهران) در رشته ويلن، دانشگاه اينديانا و دانشكده جوليارد نيويورك در رشته آهنگسازي . وي پس از دريافت دكترا از جوليارد در 1371 به تدريس در همين دانشكده اشتغال دارد. آثار وي كه شامل قطعاتي براي اركستر، كارهاي مجلسي، آوازي و براي سازهاي تكنواز است بوسيله نوازندگان و اركسترهاي متعدد در كشورهاي مختلف اجرا شده است كه از آن جمله بايد به اجراي آوازهاي ابديت با تكخواني رنه فلمينگ با اركستر سمفونيك سياتل و اجراي كنسرتو ويلن با تكنوازي جوشا بل و اركستر فيلا رمونيك سلطنتي ليورپول در فصل هنري 3-2002 اشاره كرد.
به تازگي مجموعه اي از آثار او كه با الهام از داستان هاي شاهنامه ساخته شده با اركستر سمفونيك لندن ضبط و به نام سه گانه ايراني (پرشين تريولوژي) در خارج از ايران منتشر شده است.

 

حسين دهلوي
حسين دهلوي از صاحب نظران و آهنگسازان موسيقي معاصر ايران به سال 1306 (ه.ش) در تهران متولد شد. وي موسيقي ايراني را در مكتب استاد ابوالحسن صبا و هارموني و كنترپوان را نزد حسين ناصحي فرا گرفت. دهلوي پس از فراغت از تحصيل در رشته ي آهنگسازي مدتي رياست هنرستان موسيقي ملي و زماني هم رهبري اركستر شماره يك هنرهاي زيباي كشور (اركستر صبا) را عهده دار بود. مهمترين آثار وي عبارتند از: دئوي سنتور در سه گاه، سبكبال در شور براي اركستر، شورآفرين در ابوعطا براي اركستر، چهارنوازي مضرابي اصفهان، كنسرتينو براي سنتور و اركستر، فانتزي براي تار و اركستر سوئيت بيژن و منيژه (براساس اشعار حكيم ابوالقاسم فردوسي) براي اركستر زهي، فانتزي براي گروه تمبك و اركستر و همچنين قطعه ي سرباز براي آواز گروهي

 

مرتضي حنانه
مرتضي حنانه در سال 1301 (ه.ش) در خانواده اي اديب، ديده به جهان گشود. در دوران تحصيل در هنرستان موسيقي، با ساز �هورن� آشنايي پيدا كرد و نواختن اين ساز را به حد عالي رسانيد. استعداد سرشار وي در دوران جواني، باعث شد بتواند از بورس تحصيلي ايتاليا استفاده كرده، تحصيلات و مطالعات خود را در آن كشور تكميل نمايد.
مرتضي حنانه بجز امور آهنگسازي، پس از بازگشت به ميهن، پايه گذاري اركستر سمفونيكي را به نام �فارابي� براي راديوي ايران نمود.
تخصص ديگر اين هنرمند ساخت موسيقي فيلم بود و در اين زمينه آثار ارزنده اي از او برجاي مانده است. حنانه در سال 1350 موفق به اخذ بهترين موسيقي فيلم براي فيلم �فرار از تله� به كارگرداني �جلال مقدم� گرديد.
از آخرين آثار او در زمينه ي موسيقي متن، موسيقي سريال تلويزيوني هزاردستان به كارگرداني زنده ياد �علي حاتمي� مي باشد. مرتضي حنانه پس از عمري تلاش به سال 1368 دارفاني را وداع گفت.

 

 

بابك بيات
بابك بيات متولد 1325 تهران است او يكي از اهنگسازان موسيقي فيلم در ايران محسوب ميشود كه در كنار كار موسيقي فيلم به ساخت موسيقي پاپ نيز مشغول بوده و ميباشد اثار موسيقي فيلم او مانند: مرگ يزگرد و اتوبوس و شايد وقتي ديگر و همچنين عروسي خوبا - كشتي انجليكا - شكار و سريال تلويزيوني سلطان و شبان همگي مورد توجه بوده است بابك بيت جوايزي را نيز از فستيوال سينمايي فجر دريافت كرده است . از اثار مورد توجه او در موسيقي پاپ ميتوان به فرياد زير اب با صداي داريوش اقبالي و همچنين اثار بسيار ديگر اشاره كرد

 

مجيد انتظامي
مجيد انتظامي فرزند عزت الله انتظامي متولد 1326 در تهران است وي از همان دوران كودكي با همراه دو برادرش به تحصيل موسقي پرداخت و سپس براي ادامه تحصيل به كشور المان سفر كرد و در دانشگاه برلين نزد اساتيد همچون كارل اشتاين به تحصيل ادامه داد و در سال 1353 به ايران بازگشت و در دانشگاه تهران و هنرستان عالي موسيقي به تدريس پرداخت از جمله اثار وي ميتوان به موسيقي فيلم بايسيكل ران برنده سيمرغ جشنواره هفتم فيلم فجر و بوي پيراهن يوسف و از كرخه تا راين شاره كرد

 

محمد تقی مسعودیه
محمدتقى مسعوديه هنرمند و موسيقى شناس در سال ۱۳۰۶ در مشهد متولد شد. او دوره ابتدايى تحصيلى را در دبستان علميه مشهد گذراند و ديپلم علمى خود را در سال ۱۳۲۴ از دبيرستان شاهرضا گرفت. سپس راهى تهران شد و يك سال بعد ديپلم ادبى ششم متوسطه را از دبيرستان دارالفنون دريافت كرد. مسعوديه تحصيلات دوره عالى خود را در دانشكده حقوق و علوم سياسى دانشگاه تهران پى گرفت و همزمان در هنرستان عالى موسيقى تهران به تحصيل موسيقى پرداخت و در سال ۱۳۲۹ دانشنامه حقوق و علوم قضايى و ديپلم عالى موسيقى را دريافت كرد. پس از آن براى ادامه تحصيل عازم فرانسه شد و به كنسرواتوار ملى موسيقى پاريس رفت. مسعوديه كه فراگيرى موسيقى را از سال هاى دبيرستان با خريد ويولن آغاز كرده بود، در فرانسه نيز همين ساز را به عنوان ساز اصلى خود برگزيد و نزد پروفسور لين تالوئل به ادامه فراگيرى آن پرداخت. او هارمونى را نزد پروفسور ژرژ داندلو و كنتراپوان را نزد نوئل گالان آموخت و موفق به دريافت فوق ليسانس هارمونى از مدرسه عالى موسيقى پاريس شد.
پس از آن مسعوديه با استفاده از بورس تحصيلى اتحاديه بين المللى دانشجويان براى ادامه تحصيل در مدرسه عالى موسيقى لايپزيك به آلمان رفت و در آنجا نزد دو تن از برجسته ترين آهنگسازان آلمان پروفسور اوتمار گرستر و يوهانس ويروخ به فراگيرى آهنگسازى پرداخت و در سال ۱۳۴۲ موفق به دريافت ديپلم عالى (معادل دكترا) در اين رشته شد. سپس به كلن رفت و در دانشگاه آن شهر به تحصيل موزيكولوژى (موسيقى شناسى تاريخى) نزد پروفسور كارل گوستاو فلرر و اتنوموزيكولوژى (موسيقى شناسى تطبيقى) نزد پروفسور ماريوس اشنيدر پرداخت و در سال ۱۳۴۷ موفق به اخذ دكتراى تخصصى (
PhD) در اين رشته شد.مسعوديه پس از پايان تحصيلات عالى خود بى درنگ به ايران بازگشت و تا پايان عمر پربار خويش به مدت بيش از ۳۰سال در گروه موسيقى دانشكده هنرهاى زيباى دانشگاه تهران به تدريس پرداخت.در واقع مسعوديه نخستين كسى بود كه موسيقى شناسى تطبيقى را به طور گسترده به جامعه علمى و هنرى ايران معرفى كرد و موجب شد او را �پدر اتنوموزيكولوژى ايران� بنامند.تاريخ موسيقى اروپا، هارمونى پيشرفته و پراتيك، فرم و آناليز، سازشناسى، اركستراسيون، ترانسكرسيون و مباحث گوناگون اتنوموزيكولوژى و... برخى از درس هايى هستند كه توسط مسعوديه و براى اولين بار در دانشگاه تدريس شده اند.محمدتقى مسعوديه در طول حيات پربارش همواره موشكافانه به تحقيق و پژوهش در حوزه موسيقى محلى ايران و رديف موسيقى سنتى ايران پرداخت و هيچ گاه رابطه حرفه اى و عاطفى اش را با بستر و زمينه تحقيقى اش _ كه همان فرهنگ و هنر توده ها و رامشيان اقاليم ايران زمين بود _ قطع نكرد. او در اين زمينه گفته است: �ايران مانند همه فرهنگ هاى پيشرفته از يك سو داراى موسيقى سنتى (رديف) است و از سوى ديگر موسيقى بومى يا به اصطلاح محلى. در اين گروه بندى بايد همچنين موسيقى مذهبى را اضافه كرد. اصولاً موسيقى سنتى يا به اصطلاح هنرى در درجه اول به علت دارا بودن قواعد تئوريك مدون نسبت به موسيقى بومى تمايز مى يابد. گرچه خصوصيات ديگرى مثل ارائه موسيقى توسط موسيقى دانان حرفه اى و گرايش براى ويرتوئوزيته يا نشان دادن تبحر و تسلط اجراكننده نيز موسيقى سنتى را از موسيقى بومى متمايز مى كند.�
مسعوديه در موسيقى شناسى تطبيقى داراى سبكى ويژه بود كه عمدتاً مبتنى بر آموزه هاى مكتب برلين و تا حدودى متاثر از جنبه هايى از رهيافت هاى جديد اتنوموزيكولوژى (مكتب آمريكا) بود. او آوانويسى و تجزيه و تحليل متن هاى موسيقايى را به اوج دقت رساند كه شيوه خاص او در آوانويسى و تجزيه و تحليل موسيقى هاى غيرغربى شهرتى جهانى دارد. مسعوديه به دليل سفرهاى پژوهشى بسيارى كه به نقاط مختلف جهان داشت، در بررسى فرهنگ هاى موسيقايى داراى بينشى عالمانه و نگرشى عميق بود و حيطه پژوهش هاى او گستره اى بسيار وسيع را دربرمى گرفت. از مباحث نظرى مربوط به موسيقى شناسى تطبيقى و اتنوموزيكولوژى گرفته تا تحليل و بررسى رديف موسيقى سنتى ايران، موسيقى و سازهاى نواحى مختلف ايران، موسيقى مذهبى ايران و جهان اسلام و نيز بررسى و پژوهش در زمينه فرهنگ هاى موسيقايى غيرغربى به ويژه موسيقى خاورميانه اسلامى، بررسى نسخ خطى مربوط به موسيقى در جهان اسلام و... به گونه اى كه به جرأت مى توان گفت تاكنون دامنه فعاليت هاى هيچ موسيقى شناسى در ايران تا بدين حد وسيع و عميق نبوده است.از ميان كتاب هاى فارسى او مى توان به �تجزيه و تحليل چهارده ترانه محلى ايران�، �موسيقى بوشهر�، �موسيقى تربت جام�، �موسيقى بلوچستان�، �رديف آوازى موسيقى سنتى ايران�، �مبانى اتنوموزيكولوژى�، �موسيقى مذهبى ايران�، �موسيقى تركمنى�، �سازشناسى� و �سازهاى ايران� اشاره كرد.كتاب هاى �آواز شور� (درباره تغيير و تحول ملودى در موسيقى هنرى ايران)، �ملودى مثنوى در موسيقى هنرى ايران� و �نسخ خطى فارسى درباره موسيقى� نيز از جمله آثار منتشر شده او به زبان هاى آلمانى و فرانسوى است. همچنين از مسعوديه در حدود ۲۰ مقاله نيز به زبان هاى فارسى و لاتين برجاى مانده است.او در كنفرانس ها و همايش هاى بين المللى بسيارى در زمينه اتنوموزيكولوژى شركت مى كرد و عضو �گروه مطالعاتى مقام� در �شوراى بين المللى موسيقى سنتى� بود و نيز در بخش موسيقى �همايش بين المللى تاريخ علم در ايران� حضورى فعال داشت.اين استاد بزرگ موسيقى ايران به هنگام نگارش صفحه هشت قطعه سمفونيك ناتمام در روز دوازدهم بهمن ماه ۱۳۷۷ در تهران درگذشت و به رغم آنكه آرزو داشت در شهر نيشابور و در جوار خيام، عطار و كمال الملك به خاك سپرده شود در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاك سپرده شد.

 

مهدي فروغ
دكتر مهدي فروغ موسيقيدان و يكي از صاحب نظران معاصر به سال 1290 در شهر اصفهان ديده به جهان گشود. خانواده ي او روحاني بودند. اصفهان آن زمان مقارن بود با حيات اساتيدي كه هر يك سر سلسله ي آواز امروز ايران هستند هم چون آقا سيد رحيم و سيد حسين ساعت ساز. فروغ از محضر اين اساتيد آواز را تعليم گرفت و با رديف ها و گوشه هاي موسيقي ايران آشنا گرديد.
او تحصيلات خود را در رشته ادبيات دراماتيك تا مقطع دكترا ادامه داد.
از وي آثار زيادي به صورت مكتوب در دست است؛ از جمله: �تاريخ تحول مصنفين اروپا�، ترجمه ي �چگونه از موسيقي لذت ببريم نوشته ي آرون كوپلند�، �نفوذ علمي و عملي موسيقي ايران�، �شعر و موسيقي� و تعداد زيادي مقاله

 

محمدرضا درويشي
محمدرضا درويشي ( 1344- شيراز)
فراگيري موسيقي را از 13 سالگي آغاز و در سال 1357 در رشته آهنگسازي از دانشگاه هنرهاي زيبا دانشگاه تهران فارغالتحصيل شدهاست. از درويشي تاكنون آثار متعددي براي اركستر ، آواز و تركيبهاي مختلف سازي اجرا و انتشار يافته و تعدادي موسيقي فيلم نيز تصنيف كردهاست. اغلب اين آثار از صدادهي ، هارموني و اركستراسيون شخصي و ويژهاي برخوردار است. درويشي علاوه بر آهنگسازي از بيست سال پيش پژوهش در موسيقي نواحي مختلف ايران را با سفر به شهرها و روستاها آغاز كرده است. از جمله آثار چاپ شده او ميتوان به 13 عنوان كتاب پژوهشي مانند آئينه و آواز، بيست ترانه محلي فارس ، نوروز خواني ، موسيقي و خلسه ، نگاه به غرب، موسيقي نواحي جنوب ايران و دايرهالمعارف سازهاي ايران اشاره كرد. در كنار تحقيقات و پژوهشهايي كه توسط وي در زمينه موسيقي نواحي ايران صورت گرفته ، چندين نوار كاست و نيز از آثار او منتشر شده كه زمستان با صداي شهرام ناظري ،� گنبد مينا� و � جان عشاق� با صداي محمدرضا شجريان ، موسوم گل با صداي � ايرج بسطامي� و چندين مجموعه از كارهاي گرآوري موسيقي نواحي ايران مانند: موسيقي شمال خراسان ( 3 نوار) ، آوازهاي سرزمين مادري و � از آن جمله است. مجموعه دايرهالمعارف سازهاي ايران كه مجموعهاي 10 جلدي است و جلد اول آن انتشار يافته وسيعترين تحقيق موسيقايي مكتوب ميباشد كه تاكنون در ايران به انجام رسيده است. اين اثر همچنين مفصلترين پژوهش در مورد سازهاي يك كشور در جهان ميباشد. درويشي علاوه بر فعاليتهاي يادشده ، ديدگاههاي خود را درباره موسيقي ايران ، آسيبشناسي و هويت فرهنگي وملي اين موسيقي در دهها سخنراني ، مقاله و گفت و گو بيان كردهاست ضمناً موسيقي فيلم � سفر قندهار� به كارگرداني محسن مخملباف از ساختههاي درويشي كانديد بهترين موسيقي فيلم خارجي اروپا در سال 2002 از طرف جشنواره دو سالانه موسيقي فيلم در بن � آلمان شد. كتاب دايرهالمعارف سازهاي ايران( جلد اول )، از طرف جامعة بينالمللي اتنوموزيكولوژي به عنوان بهترين كتاب سازشناسي جهان در سال 2002 شناخته شد. اين جايزه در ماه گذشته در آمريكا توسط � پرونونتل� ، اتنوموزيكولوگ برجسته معاصر به درويشي اهداء گرديد.
ايشان همچنين دبير اخرين جشنواره موسيقي نواحي ايران كه در سال ۸۳ برگزار گرديد بوده اس

 

هوشنگ جاويد
هوشنگ جاويد، متولد 1338و اهل خراسان است. از شاگردان استاد انجوي شيرازي ، رئيس مرکز فرهنگ مردم سازمان صداوسيما بوده و در دانشگاه صداوسيما در رشته فيلمسازي و نورپردازي تحصيل کرده است.
به خاطر فعاليت در مرکز فرهنگ مردم سازمان صداوسيما، ابتدا به گردآوري و تحقيق در حوزه فرهنگ مردم پرداخته و سپس به تشويق انجوي شيرازي در زمينه موسيقي آييني ، مذهبي و قومي تحقيق و پژوهش کرده است.
در سابقه فعاليت هاي او برگزاري 8جشنواره کشوري را مي توان ديد که شامل 2جشنواره موسيقي آييني در سالهاي 80و 81، جشنواره موسيقي زنان مناطق و نواحي ايران در سالهاي 82و 83، همايش منقبت خوانان در سال 1383و آواها و نواهاي رمضان در نخستين جشنواره هنري قرآن سال 1383است.
از آثار او مي توان به کتابچه هنر صلوات خواني در ايران و درمان معنوي و موسيقي رمضان در ايران اشاره کرد

 

اميراشرف آريانپور
دكتر اميراشرف آريانپور متولد ۱۳۱۷ خورشيدى در تهران است. او مدرك دكتراى خود را در ادبيات فارسى، روزنامه نگارى و علوم ادارى از دانشگاه تهران اخذ كرده و پس از چهار سال در هنرستان هاى موسيقى تهران و هفت سال در رشته موزيكولوژى (موسيقى شناسى) در وين مشغول به تحصيل بوده و پس از آن تحصيلات خود را در رشته تاريخ هنر دردانشگاه فرانكفورت پى گرفته است. دكتر آريانپور پس از اتمام تحصيلات خود مدت زيادى در هنرستان ملى موسيقى تهران و در دانشگاههاى تهران، هنر، صدا و سيما، آزاد اسلامى، سوره و علمى كاربردى مشغول به تدريس بوده و همچنين مدتى به سردبيرى و رياست مجله موسيقى و انجمن فيلارمونيك ايران (انجمن دوستداران موسيقى ايران) منصوب شده و هم اكنون علاوه بر تدريس در دانشگاههاى مختلف موسيقى، مسؤوليت گروه پژوهش هنر، در دانشگاه آزاد اسلامى را برعهده دارد.

 

ساسان فاطمي
متولد: 1338 تهران، فارغ التحصيل كارشناس ارشد رشته موسيقي شناسي قومي (اتنوموزيكولوژي) دانشگاه پاريس 10 فرانسه (1998) و دانشجوي همان رشته در همان دانشگاه و عضو "انجمن انسان شناسي ايران" و "انجمن اتنوموزيكولوژي فرانسه و مدرس دانشگاه تهران، سوره و عضو تحريريه فصلنامه موسيقي ماهور و عضو هئيت مديره كميته پژوهشگران خانه موسيقي.
از جمله فعاليت هايش مي توان به تاليف و ترجمه آثار زير اشاره نمود.
تاليفات درباره موسيقي:
در فصلنامه هنر:
1. اتنوموزيكولوژي، يك بازبيني شناخت شناسانه و پيشنهاد دو مدل، بهار 1378، شماره 39. 2، موسيقي قدسي در گواتي و سماع. تابستان 1378، شماره 40، 3، بررسي دو آواز مازندراني. زمستان 1378، شماره 42، 4، موسيقي عامه و اقتصاد بازار. بهار 1379، شماره 43. 5، موسيقي و ماوراءالطبيعه، زمستان 1379، شماره 46. 6، موسيقي مردمي/ موسيقي كلاسيك. بهار 1380، شماره 47.
فصلنامه موسيقي ماهور: 1- اتنوموزيكولوژي و دموكراسي موسيقاتي. بهار 1380، شماره 11. 2، مطرب ها از صفويه تا مشروطيت. 1380، شماره هاي 12 و 13. 3 لوطي ها و موسيقي، 1381، شماره 16. 4، شكل گيري روحوضي و تحول سنت مطربي. 1381، شماره 18.
ترجمه: 1، آواز روح، نوشته ژان دورينگ، در برنامه فرهنگستان علوم، شماره 14 و 15 ، پاييز و زمستان 1378. 2، بافت صدا، و نوشته رولان بارت، در زيباشناخت، شماره 2 و 3، سال 1379. 3، نمادگرايي در موسيقي، نوشته ژان ژاك نتيه. در فصلنامه موسيقي ماهور، شماره 17.
كتاب ها: 1- موسيقي و زندگي موسيقايي در مازندران، مسئله تغييرات ماهور. 2، وزن شعر عاميانه فارسي و رتيم كودكانه در ايران، ماهور (در دست چاپ).
مقالات پراكنده: 1، جشنواره جهاني ترانه هاي شرق. سمرقند، فصلنامه هنر، پاييز 1378، شماره 41. 2، پانزدهمين جشنواره موسيقي فجر. فصلنامه هنر، بهار 1379، شماره 41

 

سعدي حسني
سعدي حسني در سال 1302 (ه.ش) به دنيا آمد. او يكي از كارشناسان موسيقي كلاسيك بود و در اين زمينه به نوشتن دو كتاب: �تاريخ موسيقي� و �تفسير موسيقي� پرداخت. سعدي حسني در سال 1365 درگذشت

 

هومان اسعدي
متولد: 1349 تهران- وي آموختن ساز سه تار و رديف موسيقي كلاسيك ايران را نزد داريوش پيرنياكان آغاز كرد و همزمان نزد داريوش طلايي و مجيد كياني به فراگيري رديف و مباني نظري و عملي موسيقي كلاسيك ايران و نزد مرحوم دكتر محمدتقي مسعوديه به فراگيري مباني موسيقي شناسي و اتنوموزيكولوژي پرداخت. وي فارغ التحصيل دوره ي كارشناسي رشته ي موسيقي و كارشناسي ارشد پژوهش هنر، با گرايش پژوهشي موسيقيف از دانشكده هاي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران و دانشجوي دكتري تخصصي پژوهشي هنر، با گرايش پژوهشي موسيقي، در دانشكده هنر دانشگاه تربيت مدرس است. او از سال 1375 تاكنون به تدريس دروس مربوط به موسيقي شناسي در موسسه ي آموزش عالي سوره، موسسه ي آموزش عالي جهاد دانشگاهي، دانشگاه جامع علمي- كاربردي، دانشكده ي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران، دانشكده ي هنر و معماري دانشگاه آزاد اسلامي، دانشكده ي موسيقي دانشگاه هنر و هنرستان موسيقي پرداخته است. هومان اسعدي عضو جامعه ي بين المللي اتنوموزيكولوژي، انجمن بين المللي پژوهشگران آسياي مركزي، گروه مطالعاتي �مقام� و گروه مطالعاتي �منابع تاريخي موسيقي سنتي� در شوراي بين المللي موسيقي سنتي يونسكو، عضو و نماينده ي شوراي بين المللي موسيقي سنتي يونسكو، سرپرست كميته ي مجموعه ملي مجموعه بين المللي ادبيات موسيقيايي يونسكو در ايران، عضو هئيت مديره ي كميته پژوهشگران خانه ي موسيقي ايران، و عضو هئيت تحريريه فصلنامه ي موسيقي ماهور است. او همچنين به عنوان عضو شوراها و كميته هاي تخصصي موسيقي با مراكزي چون فرهنگستان زبان و ادب فارسي، مركز بين المللي گفتگوي تمدن ها، مركز موسيقي حوزه ي هنري، سازمان تبليغات اسلامي، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي همكاري داشته است. وي تاكنون مقالات پژوهشي متعددي را در نشريات و دانشنامه هاي تخصصي داخلي و خارجي به انتشار رسانده و مقالاتي را نيز به كنفرانس هاي بين المللي در زمينه موسيقي ارائه نموده است. هومان اسعدي در حال حاضر به عنوان عضو هئيت مديره علمي در گروه موسيقي دانشكده هنرهاي زيباي دانشگاه تهران مشغول به كار است.

 

استاد محمود کریمی
اول متوسطه وارد هنرستان هنرهای زیبای کشور شد و در رشته نقاشی مینیاتور به تلمذ پرداخت.سپس در همان هنرستان به استخدام رسمی در آمد. بعد از مدت کوتاهی مامور خدمت در بنگاه عمران وابسته به وزارت کشور شد و پس از حدود دو سال به وزارت دادگستری منتقل گردید و تا پایان خدمت دولتی در آنجا ماند.

کریمی از کودکی ذوق موسیقی را در خود احساس کرد و چون پدرش با نوازندگی ویلون آشنایی داشت به الهام و کسب فیض از پدر،پایه های این هنر را درخود مستحکم کرد.

او موسیقی را به مفهوم واقعی آن دنبال می کرد .از ترانه ها و آهنگهای مبتذل بیزار بود و نظرش این بود که این نوع کارها سبب انحطاط و زوال موسیقی اصیل ایرانی میشود. در سال 1330 با شوق فراوان وارد کلاس های موسیقی تکمیلی هنرهای زیبای کشور شد و در رشته آواز، که شادروان عبدالله دوامی مدرس او بود ،به تعلم پرداخت و در پایان به شایستگی و با اجازه استاد،تدریس در اینگونه کلاس ها را به عهده گرفت.

اوکه با نواختن سه تار نیز آشنایی پیدا کرده بود،با شادروان حاجی آقا محمد مجرد ایرانی،استاد نامدار موسیقی سنتی آشنا شد و حدود بیست سال هم نزد او ردیف سازی را تلمذ نمود.

کریمی از هر یک از دو استادش دستخطی دارد که در آنها به نحوی شایستگی وی را در اجرای گوشه ها و ردیف های آوازی و سازی تایید کرده اند.

قسمتی از دستخط روان شاد عبدالله دوامی:"آقای محمود کریمی از اولین شاگردان با استعدادی بود که ... این دوره را به بهترین وجه به پایان رسانید و ردیف اصیل آواز ایرانی را نزد این جانب تمام و کمال آموخت و پس از آن در هنرستان آزاد موسیقی ملی مشغول تدریس شد و نیز چند سال است که به جای این جانب ردیف موسیقی ملی را عهده دار میباشد" و در جای دیگری میگوید:"لذا به موجب این ورقه ایشان را از بهترین شاگردان خویش دانسته،از هر جهت مورد تایید این جانب میباشد"

در قسمتی از مرقومه حاجی آقا محمد مجرد ایرانی آمده است:"...هنرمند ارجمند آقای میرزا محمود خان کریمی علاوه بر مکارم اخلاقی و پاکی از هر گونه آلایش... مخصوصا در گرفتن پرده های مختلف در گوشه های راست پنجگاه و نوا قابل تمجید و تایید است که کار هر خواننده ای نیست".

کریمی در مراکز مختلف زیر به تدریس موسیقی اصیل ایرانی همت گماشت:

اداره کل هنرهای زیبای کشور-وزارت فرهنگ و هنر سابق-مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی،هنرستان موسیقی ملی و هنرکده موسیقی ملی لازم به ذکر است در کلاس های او افراد علاقه مند از کشور های زاپن،آمریکا و فرانسه نیز شرکت داشته اند.


او حدود سالهای1344-1345 ردیف آوازی موسیقی سنتی را تهیه و تنظیم و روی نوار ضبط کرد که به وسیله دکتر مسعودیه آوانویسی شد و اکنون در دسترس است.همچنین از صدای کریمی قطعه ای ضبط شده که الان در آرشیو رادیو،تلویزیون فرانسه نگهداری میشود.


کریمی در سال 1350 همسر گزید و صاحب دو فرزند شد و در سوم آذر 1363 بر اثر سکته قلبی دار فانی را وداع گفت

 

نصرالله ناصح پور
بدون هیچگونه تعارفی باید گفت که نصرالله ناصح پور،امانت دار بزرگ و باوفای استاد بی چون و چرای ردیف های آواز ایرانی،زنده یاد عبدالله دوامی به حساب می آید.

نصرالله ناصح پور در سال 1319 در اردبیل،به دنیا آمد و از همان دوران کودکی،در خانواده یی موسیقی شناس پرورش یافت.در آن زمان،موسیقی سنتی و منطقه یی پربار و عمیق آذربایجان،در حیطه فرادهی و فراگیری تعداد انگشت شماری از اساتید فن بود و نغمه و ندای جدی موسیقی طنین چشم گیر داشت و در نتیجه،رشد و اشاعه موسیقی محلی،رواج موسیقی مبتذل را غیر ممکن می کرد.

نصرالله ناصح پور،با عزیمت به تهران،بیشتراوقات خود رامصروف فراگیری موسیقی سنتی ایران کرد و پس از آشنایی با استاد محمود کریمی،به هنرستان آزاد موسیقی ملی راه یافت و مشغول تحصیل شد.در آنجا،آشنایی با مطالب و نکته های شفاهی در کلاس درس استاد علی اکبرشهنازی،این امکان راایجادکرد که در محفل هنری استادامیر قاسمی نیز،با روح و حس ساز استاد سعید هرمزی و دیگر استادان حاضردرهنرستان محشورگردد.

پس از تشکیل کلاس های مرکز حفظ و اشاعه موسیقی،از راهنمایی ها و آموزش و توصیه های ارزنده استاد نورعلی برومند بهره مند شد.وی ازجلسات شناخت موسیقی و کلام و تلفیق شعر وموسیقی نیز،بهره های فراوان جست و سپس جهت فراگیری ردیف عالی موسیقی سنتی و آموزش تصنیف و ضرب آهنگ مربوط به آن،به محضر استاد عبدالله دوامی راه یافت و طی سال های انزوای استاد بزرگوار،از گنجینه ارزشمند معلومات ایشان سود بسیار برد.

ناصح پور،سالهاست که در کنسرتهای متعدد شرکت نموده و همچنین شاگردان بسیاری راتحت تعلیم شیوه و روش مخصوص خود قرار داده و خوانندگان قابل اعتنایی به بار آورده است.

 

پري ملکي
متولد سال 1330 ، تهران
سرپرست گروه موسیقی سنتی خنیا
پري ملکي با نام شناسنامه اي عذرا خباز يزديها در 15 آبان ماه 1330 در محله درخونگاه بازار تهران به دنيا آمد . در خانه اي بسيار سنتي و قديمي و بزرگ که اقوام را در کنار هم گرد آورده بود .
او ششمين فرزند خانواده بود . پدرش به تجارت چاي اشتغال داشت .از شش سالگي همراه با خانواده به منزلي در محله جمال آباد نياوران نقل مکان کردند . از اين ايام بود که به موسيقي راديو گوش مي کرد و آنچه مي شنيد ، فرا مي گرفت . کلاس اول دبستان بود که براي اولين بار در جمع همکلاسي ها آواز خواند . پنجم دبستان بود که در جشن مدرسه همراه با ساز يکي از همکلاسي ها که عبارت بود از يک شانه سر ، تصنيفي از پروين را خواند . از آن پس به طور مرتب در جشنها و مسابقات مدرسه ، بي اطلاع ، شرکت کرد . بارها در مسابقات ناحيه شميران رتبه اول را کسب کرد اما به دليل همين حضور مخفيانه ، از ادامه راه باز ماند . او که ديبلم خود را در رشته علوم طبيعي دريافت کرده بود با حسن ملکي که در همان مدرسه دبير ادبيات بود آشنا شد و ازدواج کرد .
پس از ازدواج به تشويق همسرش خواندن را به طور جدي پي گرفت . زنده ياد ايرج تيمور تاش ، ترانه سرا ، او را به وزارت فرهنگ و هنر وقت معرفي کرد و او مدت زمان کوتاهي نزد مرحوم محمود کريمي به فرا گيري آواز سنتي پرداخت .
از سال 56 تا 59 در انگليس به فرا گيري گيتار کلاسيک پرداخت و پس از بازگشت به ايران يک سالي نيز نزد برادران موذن آموختن را ادامه داد . پس از آن به آموختن سه تار روي آورد . يک سال نخست را با جمال سماواتي و پس از آن را با مسعود شعاري کار کرد .
از سال 60 تا 64 فراگيري آواز سنتي را نزد استاد نصرالله ناصح پور پي گرفت .
کلاس ها در مرکز چاووش به صورت گروهي تشکيل مي شد . استاد که رديف استاد دوامي ( مکتب تهران ) را مي آموخت ، گوشه اي را چندين بار مي خواند و هفته بعد درس را تحويل مي گرفت . اين آموزش با ضبط کاست همراه نبود و هنجو مي بايست از حافظه خود استفاده مي کرد . پري ملکي از استاد مي خواست تا بار ديگر در آخرين لحظه کلاس ، درس آن جلسه را تکرار کند و خود ، تمام راه برگشت به خانه را زمزمه مي کرد تا درس را فراموش نکند .
پس از آن نزد " استاد علي جهاندار " شيوه " سيد حسين طاهر زاده " ( مکتب اصفهان ) را فرا گرفت . شيوه استاد اين بود که درس را ضبط مي کرد و براي هنرجو ميخواند . اين همه شيوه اي است که پري ملکي خود براي تدريس به کار گرفت . در همين ايام نزد امير پايور به فراگيري تصانيف قديمي پرداخت . امير پايور به خاطر دارد که ايام کودکي و نوجواني اش ، عارف قزويني در منزل آنها زندگي مي کرده و پدرش شاگرد آقا حسينقلي بوده است .
امير پايور بسياري از تصانيف سنتي و مردمي آن سالها را در خاطر داشت . پري ملکي از سال 65 شروع به تدريس کرد . ابتدا با چند هنرجو و سپس و تا کنون در ماه بيش از پنجاه هنرجو را تعليم مي دهد و با شاگردان به صورت انفرادي و تک تک کار مي کند . گوشه اي را ميخواند و ضبط ميکند و به همراه هرگوشه در هر جلسه يک تصنيف نيز مي آموزد .
مرحله اول ، تدريس آوازها و دستگاهها به جز نوا و راست پنجگاه است . در اين مرحله گوشه ها را براي هنرجو تشريح کرده و جمله بندي و اجزاي آن را به تفکيک مشخص مي سازد و تحريرها را نخست آرام و شمرده براي هنرجو ضبط مي کند . مرحله دوم آموزش ، شعرگذاري بر روي گوشه هاست .
هنرجو شعر مناسبي براي هرگوشه و آواز پيدا کرده و به ترتيب رديف را دوره مي کند .در مرحله سوم نوا و راست پنجگاه را مي آموزد و مرحله چهارم به تدريس آنچه از شيوه طاهرزاده مانده اختصاص دارد . مرحله آخر باز خواني شيوه آوازخواني خوانندگان قديمي همچون قمر ، روح انگيز و معاصران چون بنان ، قوامي ، خوانساري ، شجريان و ...است .
پري ملکي به تجربه دريافته کلاس دسته جمعي به ضرر شاگردان است . از آنجا که شاگردان با قوه هاي گوناگون مي بايست در کنار هم قرار گيرند .
از خيل شاگردان اين سالها ، امروز بسياري خود ، مدرس يا خواننده شده اند که از آن جمله است خانم ها مهسا و مرجان وحدت ، فريده آموزگار ، اکرم زهتاب و تعدادي نيز به گروههاي همخواني (کر ) معرفي شده اند .
پري ملکي علاوه بر تدريس خصوصي ، تا کنون در مرکز حفظ و اشاعه موسيقي ، فرهنگسراي شفق ، آموزشگاه هنري پيام و آموزشگاه تماشاگه راز نيز به تدريس پرداخته است .
او از سال 73 با تشکيل گروه موسيقي "خنيا " به اجراي کنسرت هايي براي بانوان و سپس با تغييرات جامعه ، به صورت همخواني براي عموم پرداخته است .
علاوه بر اجراي کنسرت هايي در ايران ، فرانسه ، آلمان ، انگليس ، اتريش و سويس با دو فيلم مستند به کارگرداني خسرو سينايي و فيلم مستند "بارکوله کشي " همکاري کرده است و نيز به عنوان تنظيم کننده موسيقي صحنه ها و تعليم آواز با کيومرث پوراحمد در فيلم سينمايي " شب يلدا " همکاري داشته است .
پري ملکي داراي دو فرزند مي باشد : توکا ، دخترش ، متولد 1352 کارشناس ارشد هنر و پسرش بامداد متولد 1364 دانش آموز و هنرجوي عود و تنبک مي باشد و حسن ملکي همسر پري ملکي دبير ادبيات ، روزنامه نگار و نويسنده مي باشد .
در مراسم اختتاميه هجدهمين جشنواره موسيقي فجر كه روز جمعه دوم اسفند ماه 81 در تالار وحدت برگزار شد ، يكي از جوايز و لوح قدرداني اين جشنواره را به پري ملكي ـ خواننده و سرپرست گروه خنيا توسط احمد مسجد جامعي ، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ارائه شد .
گروه خنيا ضمناً در مراسم اختتاميه ، بخشي از برنامه همخواني و همنوازي خود را كه در اين جشنواره ارايه كرد ، براي مهمانان مراسم اختتاميه اجرا كرد .

 

استاد حسین قوامی
در سال 1288 خورشیدی در تهران به دنیا آمد.پدرش رضا قلی خان قوامی از

خاندان های اصیل تهران بود او به موسیقی ایرانی عشق می ورزید،خانه اش پایگاه هنرمندان

زمان بود و اکثر آثار موجود موسیقی آن دوره را به صورت صفحات گرامافون در دسترس داشت

حسین که در پنین خاندانی پا به عرصه ی وجود گذاشته بود از سنین کودکی گوشش با

موسیقی آشنا و طنین دلپذیر ساز و آواز با خونش عجین شده بود.صدایش خوب بودپدر آن را می

پسندید و گهگاه در مهمانی های خصوصی،تنها و گاه به همراه ساز وآواز می خواند و مورد

تشویق اهل هنر قرار می گرفت

قوامی وارد مدرسه ی نظام شد و در ارتش به درجه ی سرهنگی رسید ولی در جوار خدمت

دولتی همچنان به کار هنر آواز ادامه می داد

در سال 1325 خورشیدی به رادو دعوت شد و چون برای ارتشیان اجرای برنامه های موسیقی

مجاز نبود نام مستعار� فاخته ای�رابه پیشنهاد استاد روح الله خالقی برای خود برگزید و بعد ها

(در سال 1341) وقتی بازنشسته شد با نام واقعی خود حسین قوامی همکاری خود را با رادیو ادامه

داد

قوامی از خوانندگان صاحب نام ایران و دارای سبک ویژه ای در اجرای آواز بود.او با برنامه های

�گلها� نیز همکاری داشت.این هنرمند دارای طبعی بلند ،بسیار آداب دان و متواضع و مؤدب بود.در

سال های آخر زندگی به نارسایی دید و به دنبال آن به سرطان مثانه مبتلا شد و عاقبت در

شانزدهم اسفند ماه سال 1368 این درد جانکاه وی را در بیمارستان ایرانمهر از پای درآورد و یکی دیگر از ستاره های

درخشان هنر آواز و موسیقی ایران خاموش گشت

ترانه هایی که با صدای قوامی به جای مانده همه شنیدنی و ارزشمند هستند،از جمله ترانه ی

�تو ای پری کجایی� ازمهندس همایون خرم و �جوانی� از استاد حسین یاحقی .این ها چیزی

نیستند که فراموش شوند

 

استاد محمد رضا شجريان
تولدم روز اول مهرماه سال يكهزار و سيصد و نوزده خورشيدي در مشهد است؛ در خانواده اي كه پدربزرگم (علي اكبر) صداي بسيار رسايي داشته و به زيبايي، آواز مي خوانده است.او از مالكان بزرگ مشهد بوده و از خواندن در جمع پرهيز داشته؛ گاه براي دوستان سرشناسي كه به ديدارش مي آمده اند، مي خوانده است. پدرم (مهدي) از صدايي پرطنين و رسا برخوردار بود و در جواني، آوازخواندن را شروع مي كند ولي خيلي زود در محيط بسته و سنتي، به قرائت قرآن رو آورده و تا آخر عمر بر همان عقيده باقي ماند و آواز را رها كرد و در قرائت قرآن، جايگاه خاصي در مشهد پيدا كرد و شاگردان زيادي براي تلاوت قرآن تربيت كرد كه از جمله خود اينجانب است.
تمام وقت من از شش سالگي به خواندن قرآن با صداي خوش مي گذشت. در دوازده سالگي، شهره خاص و عام بودم و در مجامع بزرگ مذهبي يا سياسي آن موقع، تلاوت اول برنامه با من بود. به علت توانايي در تلاوت قرآن با صداي خوش، چشم و چراغ همه اعضاء و دانش آموزان مدرسه و مردم بودم. در سال چهارم دبيرستان بر خلاف خواسته ام به دانشسراي مقدماتي رفتم و راه معلمي پيش گرفتم و از بيست سالگي به معلمي در دهات خراسان پرداختم. يك سال بعد ازدواج كردم؛ با دختري كه او هم معلم دبستان بود. همسرم خيلي با من همراه بود و با كمك او بر مشكلات مالي يك زندگي بسيار محقر پيروز شديم.
از نوجواني براي فراگيري گوشه هاي آوازي به هر دري مي زدم و از هر كسي كه شمه اي اطلاع داشت سؤال مي كردم. به ندرت دسترسي به راديو پيدا مي كردم تا موسيقي دلخواهم را بشنوم؛ آن هم، زمانش كوتاه بود و حاصلي نداشت، تا اينكه در محيط شبانه روزي دانشسرا ميسر شد برنامه گلها و برنامه ساز تنها را بشنوم و تمريناتم را شروع كنم. كمي بعد، دبير موسيقي مان- آقاي جوان- نيز راهنمايي و كمك كردند. بيشترين تمرينات سازنده در دوران معلمي در خارج شهر بود كه فراغتي داشتم و اغلب به كوه و صحرا مي ز دم و تكنيك و متد را با سليقه خودم تجربه و تمرين مي كردم و صداهاي گوناگون و تحريرها و چهچه ها را دستور كار خود قرار داده بودم. دوست همكلاسي ام (ابوالحسن كريمي) از ابتداي كار معلمي، سنتوري با خود آورده بود كه بنوازد. ترغيب شدم كه مضراب دستم بگيرم و ببينم مي شود زد يا نه. بعد ديدم عجب كار مشكلي است؛ تا صبح دم نشستم و آنقدر تمرين كردم تا توانستم آهنگي را دست و پا شكسته اجرا كنم و از آن به بعد، سنتور شد يار غار من.
چندي بعد صداي سنتور جلال اخباري را از راديو مشهد شنيدم و خوشم آمد. پيدايش كردم و با هم دوست شديم. ساز مي زد و من هم مي خواندم و تمرينات آواز با ساز و فراگيري نت و نواختن صحيح سنتور را با ايشان شروع كردم.
از همان ابتداي كار كه صداي سنتور مشقي ام بسيار بد بود، به فكر افتادم كه سنتوري بسازم. كمي نجاري مي دانستم. با زير و رو كردن تمامي كاروانسراها و چوب فروشي ها و با دادن يك انعام 5 توماني، الواري پهن از چوب توت بيست ساله را پيدا كردم. آن را مطابق اندازه ها بريدم. در آن زمان، كسي در مشهد گوشي سنتور نمي فروخت؛ مجبور شدم صد عدد ميخ نمره شش بخرم و آنها را با سوهان دستي، كوچك كنم. اين سنتور كه دوازده خركه بود، ساخته شد و من با يك دلبستگي عجيب به اين ساز، تمرينات سنتورم را بيشتر كردم. با اينكه براي اولين بار بود چنين كاري كرده بودم و در مورد پل گذاري سنتور تجربه و اطلاعي نداشتم ولي سنتور، صداي دلنشيني داشت. غير از آن سنتور، سنتورهاي ديگري ساخته يا در حال ساخت داشتم كه كار پل گذاري را براي موزون تركردن صداها، تا به حال ادامه داده ام و خوشبختانه به نتايج قابل توجهي هم رسيده ام. در نظر دارم در آينده كتاب يا جزوه اي درباره تجارب كار پل گذاري هاي گوناگون كه روي سنتورها كرده ام همراه با نتايج آنها منتشر كنم تا در اين زمينه، كار مفيدي انجام داده باشم.
در سال هاي بعد از چهل، با هنرمندان راديو خراسان آشنا شده بودم ولي حاضر به ضبط برنامه موسيقي نبودم. در راديو خراسان گاه اشعار عرفاني و مذهبي و گاهي تلاوت قرآن داشتم.
سال 1345 خوشيدي به اصرار دوستم ابوالحسن كريمي براي شركت در امتحان شوراي موسيقي، به اتفاق او به تهران رفتم. راهي براي نام نويسي و شركت در امتحان پيدا كرديم. در اتاق شورا ميز كنفرانس بزرگي بود و حدود 12 تا 13 نفر اعضاء شورا نشسته بودند. آقاي مشير همايون شهردار- رئيس شورا و آقايان حسنعلي ملاح، علي تجويدي و مختاري و ديگران بودند. گفتند: بيات ترك بخوان ! . من هم از مايه بلند، دو سه بيتي خواندم و در مايه بم فرود آمدم. ضربي با يك شعر هم به درخواست آقاي ملاح خواندم. بعد آقاي تجويدي پرسيدند: تصنيف هم مي خواني؟ . چون تصنيف خواندن را دوست نداشتم و دون شأن آوازخوان مي دانستم، بسيار جدي گفتم: ابدا .
جوابي كه بعد از يك ماه از نتيجه امتحان به ما دادند اين بود كه فعلا راديو بودجه ندارد كه خواننده استخدام كند و فعلا راديو نياز به خواننده ندارد.
سال بعد به وسيله آقاي دكتر شريف نژاد (كه معاون راديو خراسان بود و بسيار به من لطف داشت) قرار گذاشتيم در تابستان كه ايشان در تهران هستند من هم به تهران بروم. با ايشان شبي به منزل آقاي حسين محبي (كه اپراتور باسابقه راديو و برنامه گلها بود) رفتيم و او كه دوستي نزديكي با دكتر داشت فرداي آن روز، مرا همراه با يك نوار كه در سه گاه خوانده بودم به آقاي داوود پيرنيا (مسئول و تهيه كننده آن زمان برنامه گلها) معرفي كرد كه همان معرفي، راهگشاي من به راديو ايران و برنامه گلها كه منظور اصلي ام بود، شد. با سپاس از دلسوزي هاي ابوالحسن كريمي و محبت هاي دكتر شريف نژاد و يادي خوش از زنده ياد حسين محبي.

آثار شجريان در دوران فعاليت موسيقايي

گلبانگ (آلبوم دونواره)، سال اجرا 1356، سال انتشار نوار 1357، سال انتشار سي دي 1384
پيغام اهل راز( شامل دو نوار راز دل و انتظار دل)، سال اجرا 1358، سال انتشار 1359
چهارگاه با فرهنگ شريف، سال انتشار 1362
بيداد، سال اجرا 1361، سال انتشار 1364
سر عشق( ماهور)، سال اجرا 1361، سال انتشار 1365
آستان جانان، سال اجرا 1362، سال انتشار 1365
نوا (مركب خواني)، سال اجرا 1361، سال انتشار 1365
كنسرت شور (تالار وحدت)، سال اجرا 1367
دستان، سال اجرا 1366، سال انتشار 1367
دود عود، سال اجرا 1366، سال انتشار 368
سرو چمان، سال اجرا در آمريكا 1369، سال انتشار 1370
پيام نسيم، سال اجرا در آمريكا 1369، سال انتشار 1370
دل مجنون، سال اجرا در آمريكا 1369، سال انتشار۱۳۷۰
خلوت گزيده، سال اجرا 1358، سال انتشار 1370
دلشدگان، سال اجرا 1370، سال انتشار 1371
آسمان عشق، سال اجرا 1358، سال انتشار۱۳۷۱
ياد ايام، سال اجرا 1371، سال انتشار۱۳۷۴
چشمه نوش، سال اجرا در فرانسه 1374، سال انتشار۱۳۷۴
جان عشاق، سال اجرا 1364، سال انتشار۱۳۷۴
گنبد مينا، سال اجرا 1364، سال انتشار۱۳۷۴
همايون مثنوي، سال اجرا 1362، سال انتشار۱۳۷۴
ساز قصه گو، سال اجرا 1359، سال انتشار۱۳۷۵
در خيال، سال اجرا 1374، سال انتشار۱۳۷۵
عشق داند ( ابوعطا)، سال اجرا 1359، سال انتشار۱۳۷۶
رسواي دل، سال اجرا در دبي 1375، سال انتشار۱۳۷۶
شب وصل، سال اجرا 1376، سال انتشار۱۳۷۶
معماي هستي، سال اجرا در كلن 1376، سال انتشار۱۳۷۶
راست پنجگاه، سال اجرا 1355، سال انتشار۱۳۷۷
چهره به چهره، سال اجرا 1356، سال انتشار۱۳۷۷
شب، سكوت، كوير، سال اجرا 1376، سال انتشار۱۳۷۷
سرو چمان، سال اجرا در كارلسروهه 1368، سال انتشار۱۳۷۷
پيام نسيم، سال اجرا در لوزان 1368، سال انتشار۱۳۷۷
آرام جان، سال اجرا 1377، سال انتشار۱۳۷۸
تلاوت 1 و 2، سال اجرا 1361، 1358 و 1357، سال انتشار۱۳۷۸
آهنگ وفا، سال اجرا 1378
زمستان است، سال انتشار 1379
بي تو به سر نمي شود، سال انتشار 1381
فرياد، سال انتشار 1382
دي وي دي كنسرت همنوا با بم، سال انتشار 1383
جام تهي، سال انتشار 1384
شجريان و سطح فرهنگ
كساني كه به استاد شجريان گوش مي دهند از بالاترين سطح فرهنگي برخوردار هستند. در يك ميزگرد پژوهشي موسيقي عنوان شد: استاد محمدرضا شجريان، عليرضا افتخاري و محمد اصفهاني به عنوان پرمخاطب ترين خوانندگان موسيقي در ايران شناخته شده اند.
محمد فاضلي- مجري طرح فعاليت موسيقايي در شهر تهران- گفت: بعد از اين خوانندگان، خوانندگان لس آنجلسي در رده هاي بعدي خوانندگان پرمخاطب در ايران قرار دارند كه متاسفانه نوعي از آشنايي با موسيقي را در ميان مردم ايجاد مي كنند.
وي ادامه داد: بر اساس يافته هاي ما، نود درصد مردم، استاد محمدرضا شجريان را به خوبي با عنوان يك خواننده موسيقي سنتي مي شناسند. اين پژوهشگر در عين حال متذكر شد: در افراد زير سي سال، دوستان و كانال هاي غيررسمي، مهمترين مرجع جوانان براي شنيدن موسيقي هستند و در افرادي بالاي ۳۰سال اين راديو و تلويزيون هستند كه بيشترين مراجعه كننده را دارند.

 

صديق تعريف
آشنائي با شيوه و سبك آوازي استاد عبداله دوامي به ياري و همت جناب نصراله ناصح‌پور از سال 1359 تا 1364

اجراي اولين كنسرت رسمي و ارائة اولين كاست موسيقي به نام �مكتب اصفهان� به ياد استاد حسين طاهرزاده در دستگاه سه ‌گاه، با همكاري گروه شيدا و عارف به سرپرستي محمدرضا لطفي، سال 1362

اجرای چند تصنيف کوتاه بر روی رباعيات ابو علی سينا در سريال "ابن سينا" با آهنگسازی فرهاد فخر الدينی در سال 1364

اجراي كنسرت �شورانگيز� (بيات ترك) با همكاري گروه شيدا و عارف به سرپرستي و آهنگسازي حسين عليزاده در تهران تالار وحدت، پائيز 1367

عرضه كاست �گلگشت� با همكاري گروه شيدا به سرپرستي پشنگ كامكار، اسفند 1367

اجراي كنسرت �همياري� به مناسبت فاجعه زلزله گيلان و مازندران به همراه گروه همنوازان سه تار و به آهنگسازي و سرپرستي حسين عليزاده، تهران تالار وحدت، تابستان 1368

تدوين و ارائة كاست �شيدائي� كاري مشترك با جناب جلال ذوالفنن و اجراي گروه سه تار نوازان، بهار 1369

اجرا و ارايه قطعاتی در آلبومی بنام "آثاری از حسين دهلوی" در سال 1367

فراگيري قطعات و تصانيف استادان قديمي در محضر استاد زنده ياد شادروان علي اصغر بهاري از سال 1368 تا 1372

عرضة كاست �فراق� با همكاري گروه شيدا و سرپرستي پشنگ كامكار، زمستان 1371

تدوين و ارائة كاست �شور دشت� با همياري گروه همنوازان زمستان 1372 .

آشنائی با مکاتب و شيوه های آوازی قديم ایران در محضر جناب مجيد کيانی از سال 1370 تا 1372

کنسرت سه گاه و ماهور در پاريس
پائيز 1373

کنسرت بيات اصفهان به همراهی گروه شيدا به آهنگسازی و سرپرستی محمدرضا لطفی، در کشورهای ایتاليا، سوئيس، آلمان، انگلستان و فرانسه 1374 و فروردين 1375

اجرای آواز و تصنيف عبدالقادر مراغه ای موسيقيدان بزرگ قرن نهم ایران در مقدمه سريال تلويزيونی امام علی (ع)، حاصل تحقيق و تدوين استاد فرهاد فخرالدينی

تدوين و ارائه نوار کاست "آبگينه" با همکاری گروه همنوازان، بهار 1376

درک محضر زنده ياد شادروان استاد رجب اميری فلاح از 1372 تا 1375

عرضه ديسکت های "به ياد طاهرزاده"، "شيدائی"، "شور دشت" از سال 1372 به بعد

ارائه آلبوم "ماه بانو" بمناسبت چهلمين سال درگذشت قمرالملوک وزيری، ماه هميشه تابان آواز ایران در سال 1378

ارائه آلبوم کردانه با اجرای گروه کامکارها در سال 1382

اجرای اثری بنام " ماه عروس" با آهنگسازی و تنظيم حميد متبسم و اجرای گروه دستان در سال 1383 - آلبوم این اثر بزودی منشر خواهد شد. �

تعليم و تدريس آواز ایرانی از سال 1364 تاکنون

 

استاد جلال تاج اصفهانی
در سال 1282 شمسی خداوند پسری به شیخ اسماعیل واعظ اصفهانی که به تاج الواعظین معروف بودند فرزندی عطا کردکه نامش را جلال گذاشت.شیخ اسماعیل پدر جلال علاوه بر منبر گرم و گیرایی که داشت از حنجره یی داودی و صدای دلنشین نیز برخوردار بود و طبق مرسوم زمان بر اثر حشر و نشر با مردم اهل ذوق زمانش با گوشه ها و ردیف های آوازی ایران نیز آشنایی پیدا کرده بود.جلال فرزند شیخ اسماعیل هم ،صدا و حنجره را از پدرش به ارث برده بود واین موضوع را اهل خانواده همه می دانستند ولی جلال به احترام پدر هرگز جلوی او دهان باز نکرده بودو پدر از صدای خوش فرزندش خبری نداشت.عاقبت زمان مدرسه رفتن جلال رسید . پدر او را به مدرسه ((علیه)) سپرد.این مدرسه در بازارچه رحیم خان در نزدیک مسجد رحیم خان واقع بود و با منزلشان فاصله ای نداشت.در مدرسه به خاطر صوت خوشی که جلال داشت مکبری و موذنی و قرائت قرآن را به او واگذار کرده بودند.یک روز عصر وقتی جلال 9 ساله از مدرسه برمی گشت.با خود اندک اندک زمزمه میکرد و این زمزمه تا نزدیک در منزل ادامه داشت.غافل از اینکه پدر بر خلاف معمول وامروز در منزل است و صدای او را شنیده.وقتی جلال پایش را از هشتی به داخل حیاط گذاشت پدرش او را صدا کرد .رنگ از روی جلال پرید و به لکنت افتاد .در این هنگام پدر با چهره ای گشاده و ملاطفت آمیز به فرزند گفت:جان پدر. تو صدایت خوب است و قشنگ آواز می خوانی ومن صدایت را شنیدم ؛حالا کمی برای من بخوان.وقتی جلال با صدای لرزان اندکی خواند ،پدر دستی به سرش کشید و بوسه ای از مهر بر پیشانیش زد و گفت:برای آواز خواندن تنها صدای خوب کافی نیست تو باید تعلیم ببینی.

آن روز ها به جلال چون فرزند شیخ اسماعیل تاج الواعظین بود ((تاج زاده)) میگفتند.جلال تاج زاده از 9 سالگی تعلیم آواز را شروع کرد.ابتدا پیش پدرش با مقدمات و اصول ردیف ها آشنا شد و سپس پدر او را به مرحوم آسید عبد الرحیم اصفهانی استاد مسلم آواز آن زمان سپرد و تاج مدتی نزد این استاد گوشه ها را یاد گرفت.پس از مرحوم آسید عبدالرحیم پدر تاج برای این که او را با گوشه ها ی سازی در ردیف ها آشنا کند،تاج را به خدمت شاد روان نایب اسداله نی زن معروف برد.تاج زمانی نسبتاً طولانی در خدمت نایب اسداله نکته ها و ظرایف آواز ایرانی را فرا گرفت .آخرین استادی که تاج بنا به توصیه ء پدر برای گوشه ها و ردیف ها به خدمتش رفت مرحوم شاد روان میرزا حسین خان ساعت ساز معروف به ((خضوعی))بود و تاج پس از اتمام فراگیری نزد این استاد،دیگر در آواز سر آمد شده بود و اندک اندک در محافل می خواند و اینجا و آنجا همه از صوت خوشش و تسلط او بر آواز سخن میگفتند.تاج در نوجوانی با مرحوم حسین خان اسماعیل زاده استاد معروف کمانچه آشنا میشود و اولین باری که قرار بوده به همراه ساز حسین خان آواز بخواند ،حسین خان ساز را کوک میکند و هنوز جمله اول را نزده تاج با عجله شروع به خواندن میکند.مرحوم حسین خان اسماعیل زاده با لبخندی میگوید:پسرم در خواندن اینقدر عجله نکن صبر داشته باش تا من درآمد بکنم ، بعد کمی بیشتر صبر کن چهار مضرابی هم بزنم ،وقتی مجلس سر حال آمد و خودت هم کاملاً سر ذوق آمدی آنوقت شروع کن به خواندن.آن وقت هم با طمانینه بخوان تا مردم فرصت شنیدن و لذت بردن از ریزه کاری های آوازت را داشته باشند.
تاج همیشه از آواز مرحوم آسید عبذالرحیم اصفهانی و مرحوم میرزا حسین ساعت ساز با تجلیل و گرامیداشت فراوان یاد میکرد و بخصوص می گفت:صوت داود نبی در حنجره و صدای استاد مرحوم آسید رحیم تجلی میکرد و ممکن نیست کسی دیگر بتواند مانند او به این خوبی بخواند.جز این دو نفر تاج با سعهء صدر ومناعتی که داشت و اصولان هر خوانندیی را تشویق میکرد از خوانندگان هم زمانش نیز از جمله به این استادان ارادت داشت و از آنان و آوازشان به نیکی یاد میکردای اسامی را تاج در گفتگویی که با من (استاد محمد رضا شجریان) در اردیبهشت ماه 1358 داشت بر زبان آورده و من تا آنجا که حافظه ام یاری میکند به ذکر آنها میپردازم:

آسید حسین طاهر زاده اصفهانی،سید اسماعیل خان قراب،قربان خان شاهی ،تجلی،حاج محمد علی،حبیب شاطر حاجی،شهاب (معروف به شهاب چشم دریده که شاگرد حبیب شاطر حاجی بود و گوشهءشهابی در دستگاه بیات زند (بیات ترک) به او منسوب است).بی تردید بسیاری از استادان مسلم موسیقی و نوازندگان چیره دست سازهای ایرانی با شادروان تاج ساز نواخته اند ولی تا آنجا که حافظهء من با استعانت از ذهنیات استاد حسن کسایی نوازنده چیره دست و نابعهء نی یاری میکند. نام این هنرمندان را میتوان در ردیف نام کسانی که با تاج همنوازی داشته اند ثبت کرد:

مرحوم نایب اسداله نی زن معروف، مرحوم شکری ادیب السلطنه استاد(تار)مرحوم استاد ابو الحسن صبا (سه تار سنتور و ویولون)مرحوم مرتضی محجوبی(پیانو)مرحوم رضا محجوم (ویولون)مرحوم حسین یا حقی (ویولون )مرحوم ارسلان خان درگاهی(تار و سه تار)مرحوم اکبر خان نوروزی(تار) مرحوم غلامرضا خان سارنگ(کمانچه )مرحوم شعبان خان اصفهانی(کمانچه)مرحوم علی اکبر خان شهنازی (تار)مرحوم حسین خان شهناز(تار)استاد حسن کسایی (خداوندگار نی و جانشین به حق نایب اسداله)استاد جلیل شهناز(خداوندگار تار)استاد علی تجویدی و ...

تاج بر خلاف اینکه استادان انگشت شماری داشت ،شاگردانش فراوان بودند.او در تعلیم با لطف پدرانه ای که داشت با اصرار هر کسی را که حتی دو دانگ صدا داشت تشویق به خواندن میکرد.و اغلب خودش هم محض ترغیب شاگردان جوان و تازه کار بی هیچ نازو افاده ای چند بیتی مناسب زمزمه میکرد.تاج با خضوع و خشوع فراوان تعلیم میداد و با روحییه ای که داشت اکثراً از شاگردانش به عنوان شاگرد نام نمی برد بلکه به نام دوست و رفیق یاد میکرد.شاگردان تاج فراوانند و من بیشتر آنها را ندیده و نمی شناسم ولی در این میان فقط با دو نفر آنها آشنایی پیدا کرده ام ،یکی آقای مرتضی شریف (قاضی دادگستری)از شاگردان قدیمی تاج که شیویه تاج را خوب دریافت کرده و به کار میگیرد ،حنجرهء توانایی دارد و پخته می خواند و شعر را به جا به کار آواز می گیرد.یکی هم که بیش از همه و تا آخرین روزهای زندگی،با تاج و در خدمت او بود؛آقای اصغر شاهزیدی خواننده خوب آواز اصفهان که خود به تعلیم آواز هنر جویان مشغول است و در یکی از آزمون های باربد نیز رتبه اول شده است.عده زیادی هم غیر مستقیم شاگرد تاج بودند،این عده از روی صفحات و نوار های تاج با سبک آواز او آشنا میشوند و روش او را ادامه میدهند که در این میان میتوان به خواننده خوش صدای معاصر آقای حسین خواجه امیری (معروف به ایرج) اشاره کرد.خود من (استاد محمد رضا شجریان)نیز مقداری روش جمله بندی و ترکیب بندی در تحریر را از سبک آواز خوانی تاج به کار گرفته ام.بار ها و بار ها در محضرش بوده ام.هم از آوازش و هم از ارشادشان فیض فراوان برده ام.

آخرین باری که در محضر این هنرمند بزرگوار بودم ،چهاردهم آبان 1360 درست یک ماه قبل از درگذشت ایشان به اتفاق استاد حسن کسایی و آقای محمد موسوی (نوازنده نی و شاگرد حسن کسایی)آقای پرویز مشکاتیان (نوازنده سنتور) آقای ناصر فرهنگ فر مهر،آقای منوچهر غیوری (شاگرد وفادار کسایی )شاطر رمضان و چند تن دیگر از هنر دوستان تهرانی و اصفهانی کلبه محقر مرا به قدوم شریف خود آراسته بودند .در آن روز کسایی برای شادروان تاج که خیلی افسرده به نظر می رسید با نی ،دشتی در آمد کرد و تاج با غزلی از سعدی به این مطلع:

تاجم نمی فرستی تیغم به سر مزن مرهم نمی گذاری زخمم دگر مزن

آوازی با نهایت قدرت تاثیر خواند که در حقیقتعقده گشایی دا آزردگی هایش بود .پس از فرود آواز ایشان تکلیف کردند که چیزی بخوانم من هم اطاعت امر استاد کرده چند بیتی خواندم که طبق معمول مورد ستایش و لطف پدرانه ایشان قرار گرفتم.شادروان تاج مردی بود سلیم النفس و با مناعت طبع هرگز در طول مدت زندگی اش به خاطر مال دنیا و مسائل مادی به کسی کرنش نکرد و به این خاطر مدح کسی را نگفت .و از همه تعریف و تمجید میکردو همه را با نام خیر یاد میکرد ،شاید کسی به خاطر نداشته باشد که او حتی یک بار از کسی گلایه کند و یا از کسی بد بگوید او حتی اگر از کسی رنجشی میدید و خاطرش آزرده میشد،این رنج و آزردگی را با سکوت بزرگوارانه ای تحمل میکرد.تاج از استادانش با احترام فراوانی یاد میکرد . با دوستانش با مهربانی و عطوفت رفتار میکرد و حتی تا آخرین روز های عمرش به اغلب دوستانش سرکشی و احوال پرسی میکرد .او با شاگردانش نیز عطوف و مهربان بود و مانند پدری خود را موظف به غمخواری آنان می دانست.شادروان تاج در زندگی یک همسر اختیار کرد و همیشه از او به عنوان یک کدبانو ی خانه دار مهربان و دلسوز که موجب و موجد گرمی کانون خانوادگی اوست نام می برد.خداوند به تاج از این همسر شش فرزند عطا کرد ؛چهار دختر به نام های :تاجی،پروین،هما،پروانه و دو پسر به نام های :همایون و جمشید

جمعه 8 مهر 1390 - 1:16:02 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


حقیـقتی دربـاره بنـزین که شایـد نمی دانیـد


انـــواع چـای های گـیـاهی و خـواص آنـهــا


غذاهای مفیــد و مضــر بـرای خـواب


چند نکته درمورد عطسه


آنچـه سرآشپـزها به شـما نمی گویند


همـه چیـز در مـورد علامـت @


نـکاتی دربـاره دکوراسیـون منـزل


چگونگی پیدایش نان سنگگ


چگونه غذاهای مان را خوش طعم تر کنیم؟


چگونه یک عطر خوب و خوشبو بخریم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

404281 بازدید

42 بازدید امروز

66 بازدید دیروز

520 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements